ترانه / بارون بهاری

You are currently viewing ترانه / بارون بهاری

بارون

خش خش برگ درختا
گرمی دستای خیسِت
پا به پای اون غریبه
می زنه قلب حریصت

توی این فصل پر از گل
زیر پاتون جز خزون نیست
پا گذاشتن رو دلِ خون
انتهای این جنون نیست

مثل بارون بهاری
عشق تو میاد و میره
دستایی که مال من بود
دست اون مردو میگیره

واسه من نگاه شومت
مثل دروازه باغ شد
با خیانتای پستت
قلب سردم نقره داغ شد

واسه من تجربه تو
شد مثه یه درس عبرت
عشقمون با همه پاکی
شد فقط یه کوه نفرت

هوس نگاه پر شرم
توی آغوش یه هرزه
از تو یه دیوونه ساخته
عشقت مفتم نمی ارزه

این جنون روحتو برد
جسم تو خالی و پیره
اونی که مونده کنارت
واسه هر کسی میمره

جنستون فرقی نداره
وقتی هردو غرق خوابین
با همه عالم و آدم
عاشق و یه عشق نابین

تن فروشی یا خریدش
مفت و مجانی و آسون
رنگ عشق و دوستی داره
چیزی که مونده براتون

تقدیرت شاید همینه
دل شکستن تا نهایت
دست و پا زدن تو مرداب
یه هوس تا به قیامت

دیدگاهتان را بنویسید