هرچند نوشتن این چند خط یاوه برای من به مانند فرار از همه غمهاست و آرامش را در وجودم زنده می کند اما برخی از اوقات مثل امروز دقیقا نمی توانم آنچه که در درونم رخ می دهد را بنویسم ، شاید برای شما نیز اتفاق افتاده باشد که حس واقعی خود را نتوانید آنگونه که باید بر زبان جاری کنید .نوشتن در این حالات سخت ترین اتفاق ممکن در زندگی من است !
حسی که مرا در خود غرق کرده فراتر از چند خط نوشته و غم انگیز تر از آن است که بتوانم بنویسم ، نه در این روزگار کسی هست که بتواند درکش کند و در اطرافم کسی که برایش مهم باشد . شاید تنهای تنها می توانم بنویسم دلگیرم !
دلگیرم از خودم ، از دنیا ، از همه کس و همه چیز ، دلگیرم از بودن خودم و نبودن خیلی ها ! دلم گرفته از این دنیای ویران که سالهاست گرفتارش هستم ، دلم گرفته از انسان هایی که مرا تنها زمانی به خاطر می آورند که محتاجم هستند …
برای دنیای ویرانی که تقدیر برایم ساخته است ، سال نو فرصتی استثنایی است … فرصتی فوق العاده برای شناختی دوباره از همه انسان هایی که در اطرافم هستند و روزگارشان بی من بهتر از با من است ! همه کسانی که در لحظه های نیاز مرا بهترین دوستشان می بینند و در لحظه های بی نیازی حتی نامم را فراموش می کنند .
شاید شما نیز در اطرافیان خود اینگونه شبه انسان ها را داشته باشید اما مشکل زمانی آشکار می شود که اکثر اطرافیانتان را همین ها تشکیل دهند ! و حسی که این انسان نما ها به آدمی می دهند تنها یکی از آن احساسات تلخی است که این روزها وجودم را فراگرفته است …
دنیای من ویرانه تر از اینهاست …