پنج خط ترانه
اول قصه همینه
شادی و امید و نیرنگ
بازی و نقش و نگارو
آخرش دشمنی و جنگ
……….
تک و تنها و غریبم
قلبم از غم پاره پارس
داد و فریادم سکوته
من نفس هام به شمارس
……….
دلم از بس که غریبه
جز غم و درد چی رو دیده
غرق شده تو این سیاهی
آخرش به چی رسیده
……….
اشک برام محرم اسرار
غم و غصه واسه من کار
توی این سکوت و ظلمت
غیر غم چی بزنم جار
……….
اینقدر غمگین و تنهام
که دیگه بیرونِ دنیام
یه روزی که زنده باشم
شده واسم تهِ رویام