ترانه / بود و نبودن ها

You are currently viewing ترانه / بود و نبودن ها

بود و نبودن ها

تو میری و منم تنهام
تو این دنیای بیهوده
به عکسی خیره میشم که
همیشه زندگیم بوده

میشینم کنج این خونه
توی دیوار غرق میشم
حالا که رفتی از اینجا
منم از خونمون میرم

چه بیزارم از این رفتن
از این بود و نبودن ها
از اینکه تو داری میری
از این تنها موندن ها

بازم من موندم و یادی
که تو فکرم بیداره
من و دلتنگی این دل
دلی که بی تو بیماره

یه حسی بودنت داشته
که امروز دست من سرده
یه مشتی خاطره مونده
منُ پابند تو کرده

چه بیزارم از این رفتن
از این بود و نبودن ها
از اینکه تو داری میری
از این تنها موندن ها

+تصویر: طرحی از Amans Hönigsperger با عنوان ازدحام انسان ها

دیدگاهتان را بنویسید