همه ما در زندگی دردهای کوچک و بزرگی را تجربه می کنیم، از درد خراشی ساده تا زخم هایی به بزرگی دنیایمان! زندگی، همین روزهای جاری و بی بازگشت، برای بسیاری از ما دردی عمیق است که بارها و بارها ما را در خود غرق می کند و عذابمان می دهد. برای من نیز البته زندگی چیزی نیست جز یک درد عمیق ! دردی که هر لحظه با من است و دنیام بخشی از آن است. زندانی بودن در دنیایی که بخشی از درد است، برایم همان قدر سخت و طاقت فرساست که نا امیدی از فرار از آن نیز غیر ممکن است. همه ما، همواره راه هایی برای فرار از داستان زندگی خود داریم… گاه بی خیالی و شادی از روزهایی که می توانست از این بدتر باشد و گاه نادیده گرفتن دردها و گذشتن از کنار آن ها.
خواندن و عبرت گرفتن از داستان زندگی سایر انسان ها و دردهای عمیقی که آن ها کشیده اند، همیشه یکی از راه های تدافعی ما برای رهایی از درد عمیق زندگی است.

برخی از زخم های قدیمی هرگز وقعاً بهبود نمی یابند و بعدها با کمترین حرفی سر باز می کنند.
جورج. آر. آر. مارتین، بازی تاج و تخت

شاید یکی دیگر از ساده ترین راه های فرار از این درد عمیق ، بی توجهی به آن باشد، نادیده گرفتن، همواره یکی از راه های آسان و در دسترس برای گریز از چیزهایی است که نمی خواهیم باور کنیم، چیزهایی که باورشان عذابمان می دهد و ترجیح می دهیم نبینیم، نشنویم و حس نکنیم، اما… اما خود نیز می دانیم و این بی حسی همیشگی نیست و روزی این زخم عفونی تر از همیشه سر باز می کند و آن زمان دیگر راه فراری نیست و دستِ آخر با دردی عمیق تر باید روبرو شویم.

بیحس کردن و نادیده گرفتن درد برای مدتی، باعث بدتر شدن آن در زمانی می شود که نهایتاً حسش می کنید.
جی. کی. رولینگ، هری پاتر و جام آتش

شبیه به بسیاری از داستان ها و شبیه به بسیاری از واقعیت هایی که در کنار ما جاری است، من هم با این درد عمیق زندگی می کنم، با همین درد، می خندم و با همین درد، درد می کشم. شاید عمق این درد را، خودم نیز هرگز درک نکنم؛ اما گاهی باید به اعماق روحمان نگاه کنیم و ببینیم آنچه همیشه از آن در گریز بوده ایم و زخم هایی که سالیان سال نادیده گرفته ایم و از حس کردن آن گریخته ایم را ببینیم، حس کنیم و برای بهبودش تلاش کنیم، حتی اگر زخم هایی لاعلاج باشند…

شرلوک هولمز: صحنه چیده شده است، پرده کنار می رود… آماده ی شروع هستیم.
جان واتسون: شروع چه چیزی؟
شرلوک هولمز: گاهی وقت ها برای حل یک پرونده، باید پرونده دیگری را حل کرد.
جان واتسون: پس پرونده ی جدیدی داری؟
شرلوک هولمز: یک پرونده قدیمی، خیلی قدیمی… باید به عمق بروم!
جان واتسون: عمق؟ عمق چه چیزی؟
شرلوک هولمز: خودم…
سریال شرلوک هلمز، عروس نفرت انگیز (۲۰۱۶)