غربت بیپایان
تو دوری از من و دنیام
داری با من غریب میشی
میخوام نزدیک تو باشم
تو داری دورتر میری
یه نفرت ساختی از عشقم
همیشه از من دلگیری
خیالت جای من نیست و
خودت رو از من میگیری
نفسهام داره میگیره
از این دردا و دلتنگی
تو این غربت بیپایان
چرا تو با من میجنگی
دلت میخواست که من باشم
برای روزای سختی
که با من بگذری از درد
که باز حس کنی خوشبختی
نه من دلخوشیم واست
نه من اونی که میخواستی
نه دنیایت جای من بوده
نه تو قلبت با من هستی
نفسهام داره میگیره
از این دردا و دلتنگی
تو این غربت بی پایان
چرا تو با من میجنگی
تصویر: نقاشی «تنهایی» اثر از ساندیپ خِدکار نقاش معاصر هندی.