ترانه / بیهوده

You are currently viewing ترانه / بیهوده

من بی تو بیهوده
از زندگی سیرم
می‌دونی که بی تو
هر لحظه می‌میرم

می‌میرم و اما
مردن نهایت نیست
تصویرت تو ذهنم
عین خیالت نیست

تو در منی و من
عاشق عشقی ناب
چشمایی که بسته‌ن
می‌بیننت تو خواب

سایه‌ای از نفرین
از مرگ از نسیان
با رفتنت اینجاس
این درد بی‌پایان

کاش این روزا آخر
با مرگ خاموش شم
تو یاد تو باشم
اما فراموش شم

بیشتر بخوانید:  ترانه / هنوزم عاشقت هستم

راهی به جز رویا
تو فکر و ذکرم نیس
بودن بی چشمات
چشمامو کرده خیس

یه بغض بی‌پایان
سهم من از دنیاس
دنیایی که با تو
فقط واسم زیباس

تو دورتر و دورتر
من اینجا نابودم
درگیر این سایه
انگار تو تابوتم

سایه‌ای از نفرین
از مرگ از نسیان
با رفتنت اینجاس
این درد بی‌پایان

کاش این روزا آخر
با مرگ خاموش شم
تو یادت باشم
اما فراموش شم

+تصویر: نقاشی انتظار بیهوده اثری از نیکولا استانکوویچ نقاش جوان صربستانی.

بیهوده – ترانه

دیدگاهتان را بنویسید