خاطرات تاریک؛ شعر سپید
سایهای سیاه دالانی در تاریکی شب رهسپارم میکند سوی تو از میان مرداب درختان سر به فلک کشیده ابرهای در هم تنیده میپوشاند مهتاب رویت و باران رگباری از گذشتهها…
سایهای سیاه دالانی در تاریکی شب رهسپارم میکند سوی تو از میان مرداب درختان سر به فلک کشیده ابرهای در هم تنیده میپوشاند مهتاب رویت و باران رگباری از گذشتهها…
امان از روزای رفته از دلی که شده خسته از خیالی که تمومه از درای همیشه بسته سکوتی از سر اجبار با امیدی غرق انکار خوابی که کابوس دنیاس فکر…
کاش خیال قلمی بود بر بوم نقشی از آبیِ آسمان بر کاغذ راوی پرواز پرنده رها در سپهر نیلگون مسافر راهیِ بینهایت و میبافت از خیال ریسمانی به بلندای یلدا…
چو شگفتیِ از دنیا رفتهای که به زندگی باز میگردد باران دستِ آخر بارید و با خود اجبار به زیستن را آورد در باب رنج، فلاسفه همواره غرق در تردید…
شب دوم آدمی در رنج و سختی خلق شده و زندگی میکند؛ شاید این مهمترین حقیقت در خلقت انسان و تلخترین واقعیت زندگی باشد. به گذشته، حال و آینده که…
بسیاری از پژوهشگران و دانشمندان، پروژههای خود در با این باور پیش میبرند که قوانین فیزیکی صریح و خدشهناپذیری وجود دارند که بر جهان هستی فرمان میرانند، اما واقعیت این…
جهانت را رها کن بالهایت را بگشا پرواز کن و برو به دنیایی که آسمانش آبی درختانش سبز و دریایش آرام است جهانت را رها کن اندیشهات را آزاد و…
شب اول در زندگی همهی ما لحظاتی هست که جهانِ هستی به ما تلنگر میزند. تلنگری گاه چنان مهیب و سهمگین، که درک و تجربهاش به لحظهای درنگ در بود…
برگردان اشعار منتخب از توانا امین به قلم زانا کردستانی: شروع و پایان سال دروغ است! من آن روزی را که تو در آن میآیی، نخستین روزم، نخستین ماهم، نخستین…