ترانه / دنیای خالی
دنیای خالی دنـــبــال راه فرارم از همه از همه عالم مرگ من دیگه گذشته از بس که بد شده حالم دلم اینجا تک و تنهاس زندگیم همش یه جوره از…
دنیای خالی دنـــبــال راه فرارم از همه از همه عالم مرگ من دیگه گذشته از بس که بد شده حالم دلم اینجا تک و تنهاس زندگیم همش یه جوره از…
پر از خالی بودن بیش از اینکه به نظر من نمودی از یک آرایه ادبی باشد ، حسی است که اعماق وجودم را رنج می دهد . رنجی که بی…
زیباترین لحظه زندگی آنگاه است که ما در کنج زندان تاریک دل خود یکدیگر را اسیر کرده ایم و تنهامی توانیم به تماشای این جنگ سرد بنشینیم ! شکنجه ها…
آدمی موجودی است اجتماعی و همگان از این ضعف فرصت ساز آگاهیم ! همه می دانیم پیوندهای انسانی بسیارست و دوری ها و نزدیکی ، بودن ها و نبودن ها…
اینجا خاکستان است ، دنیایی که تلیست از خاک و همه چیزش از خاک جان گرفته ! زندگی در این دنیای خاکی زندگی را بیهوده می کند و مرگ را…
دوزخ در این حال تماشایی نفسها رنگ مرگ دارد نشاید این دم آخر کسی بر قبرم اشک بارد نفسگیرست و بی رویا منم محکوم این نسیان قضای من همین باشد…
تماشاچی همه ی لحظه های من شده بازی با دنیام کنارم هیچ کسی نیست و منی که همیشه تنهام دل هیچ کی با دلم نیست نگاهم واسه کی گریون هنوزم…
آنقدر این دنیا را تار می بینیم که دیگر تشخیص نمی دهم که چشم من کم سو شده یا رنگ دنیا سیاه ! هرچه هست ، دیگر هیچ چیز را…
می گدازم من در این حال نهانی در خیالم در غروبی بس خزانی راهم از عالم جدا زندگی ام نا بجا راز دل را بس که گفتم زین هوای بی…
می گریزم از این روزهای زیبا ، از این خاطرات شیرین ، از این خنده های بی دغدغه ، می گریزم از این خوشبختی بی پایان ! آری می گریزم…