قلبی تهی؛ برگردان شعری زیبا از الکساندر پوشکین
زیستهام بیشتر از تمام آرزوهایم راهمان از هم سواست، من و رویاهایم تنها اندوهم با من مانده باقی درخششی کم سو در قلبی تهی توفانهای بیرحم سرنوشتم نهیب زده بر…
زیستهام بیشتر از تمام آرزوهایم راهمان از هم سواست، من و رویاهایم تنها اندوهم با من مانده باقی درخششی کم سو در قلبی تهی توفانهای بیرحم سرنوشتم نهیب زده بر…
یکی از دعاهای مرسوم ما ایرانیها، دعا برای 120 ساله شدن است، اما چرا 120 ساله بشوی؟ مثلاً چرا آرزو نمیکنیم 100 ساله یا 200 ساله بشویم؟ برای پاسخ به…
برگردان منتخبی از اشعار نامق هورامی به قلم زانا کردستانی: [حلبچه] اکنون من، نمیدانم، یا تنها چیزی که میدانم همین است که نیمی از من همراه شما غرق شد و…
در معیت گرگها من، شیدای آرزویی، رقص در بیشهزار فریادِ چکامهای در شبی نیمه مهتابی شب نشینی با فرزدق1 گر اجبار است به شکار رویم فراگیر، آسمان شب میپوشاند شهر…
شاید تمامی اژدهایانی که در زندگیمان دیدهایم، شاهزادگانی باشند که در انتظار رفتار زیبا و شجاعانهی ما، حتی برای یک بار هم که شده، بودهاند. شاید هرآنچه که ما را…
میشناختم کسی را که نهایت آرزویش بود، زاده نشدن تمنایی ز ژرفای وجود تهی از هر وانمود در همان سالیان درخشان که آشنایم شده بود هرگز از مفهوم آن با…
همیشه این احساسات ساختگی هستند که ما را عذاب میدهند، آرزوها و هراسهای ساختگی، ارزشها و اندیشههای ساختگی، و روابط ساختگی میان انسانها. احساسات ساختگی را رها کنید و شما…
کنارت که بنشینم، حرفهای زیادی برای گفتن هست. حرفهایی که گاه، با خود نیز نمیگویم. رازهایی که سالها سر به مُهر بوده و رمزهایی که هرگز بر زبان جاری نشدهاند،…
ما با کلمات زندگی میکنیم و نفس میکشیم. ... کتابها بودند که به من این حس را القا کردند که شاید کاملاً تنها نباشم. کتابها با من صادق هستند، و…