زیبای دلربا چرا میکنی صرف
تنها برای خویشتن این زیبایی؟
طبیعت نبخشیده، که وام میدهدت
و تو را وام خواهد داد، گر تو نیز ببخشی
پس ای زیبای تنگنظر، چرا نبخشیدی
چنین زیبایی شگرفی که با آن زاده شدی؟
ای سودخوار بیسود، چرا نبردی بهره
زین سرمایه که در کف داری و نمیبخشی؟
این چنین که آن را در خود نهادیاش
خویشتن را فریفتهی خویش کردهای
و در آن هنگام که طبیعت به مرگ فراخواندت
چگونه به حساب خویشتن میرسی؟
زیبایی بیبهرهات با تو میرود به گور
مگر از آن بهره بری و وام دهیاش به فرزندی
غزل ۴: زیبای دلربا
«زیبای دلربا» برگردان آزاد و همراه با تصرف غزل شمارهی ۴ از مجموعه غزلیات و یا غزلوارههای ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامهنویس شهیر و پر آوازه انگلیسی است. غزل شمارهی ۴ ویلیام شکسپیر نیز در ادامهی غزل سوم، با اشاره به زیبایی بشری به عنوان وامی که طبیعت به او داده، باز هم به اهمیت فرزند میپردازد…
شایان ذکر است که به دلیل استقبال عالی مخاطبان سایت از برگردان غزلهای شمارهی ۱۸ و ۱۱۶ شکسپیر که در ماههای گذشته انجام شده بود، تصمیم گرفتم که به تدریج تمامی غزلیات این شاعر برجسته را به فارسی برگردان کرده و در ایپیبلاگ منتشر کنم. در این برگردانها سعی بر حفظ محتوا بوده و از تفاسیر معتبر برای ترجمهی غزلها استفاده میشود. البته مفهپم اشعار شکسپیر نیز به مانند شعرهای حافظ و مولانا در میان ادیبان غربی محل مناقشه است و هیچ تفسیر دقیقی برای مفهوم واقعی آنها متصور نیست و قطعاً لایههای پنهان این اشعار را نمیتوان تمام و کمال به فارسی برگردان کرد. با این حال نهایت تلاشم را برای ارائهی برگردانی صحیح و گویا به کار خواهم بست.
برای دنبال کردن برگردان غزلهای ویلیام شکسپیر، میتوانید برچسب شکسپیر را دنبال کنید.
Unthrifty loveliness, why dost thou spend
Upon thy self thy beauty’s legacy?
Nature’s bequest gives nothing, but doth lend,
And being frank she lends to those are free:
Then, beauteous niggard, why dost thou abuse
The bounteous largess given thee to give?
Profitless usurer, why dost thou use
So great a sum of sums, yet canst not live?
For having traffic with thy self alone,
Thou of thy self thy sweet self dost deceive:
Then how when nature calls thee to be gone,
What acceptable audit canst thou leave?
Thy unused beauty must be tombed with thee,
Which, used, lives th’ executor to be.Sonnet 3
William Shakespeare