نماد سایت ای‌پی‌بلاگ

سپید / چشم در چشم باد

در چشم باد

چشم در چشم باد
می روی بی من
به سوی آنجا که منی نیست
تویی نیست
هیچ نیست
آنقدر منفور
آنقدر تنها
آنقدر دور
مرا می بینی
تو را می بینم
در ورای وجود
در نهان دلم
در صفای زندگی
بی تو زندگی یعنی بندگی

نفس های بی تو
حس مرگ من
بر من وزیدی
چون نسیم صبا
از من بریدی
قلب با صفا
حال این منم
این منم بی تو
به یاد قلب تو
به عشق عشق تو
چشم در چشمان باد
باز می روم تنها
می گریزم سوی مرگ
می سوزم از یاد
می میرم از عشق
می گریزم ماورای مرگ

سپید؛ چشم در چشم باد

خروج از نسخه موبایل