سپید / تنها تر از تو

You are currently viewing سپید / تنها تر از تو

شکسته قلبم
خمیده قدم
بریده دیگر نفس سردم
گام می نهم باز
در راه بی تو
در رویای روح
در آغوش مرگ
در سودای عشق
اینبار تنهاتر ، تنهاتر از تو
خورشید در دستت
آتشت با من
پیش روی هر دم
در دگر سوی عشق
دور شوی از من
من می مانم و روح گرم تو
بازهم تنهاتر ، تنهاتر از تو
شکسته بالم
در غم هجران
می کُشم عشقم
می کِشم دردها
ناتوان و خیس
از دل بی غم
از چشم خون بار
می سوزد قلبم
می سازد روحم
می میرم از تو
از یاد آن روز
بازهم تنهاتر ، تنهاتر از تو
می مانم بی کس تنهای تنها
تنهای تنها ، قریب غربت
روز بی عشقت رویای فردا
فردای بی عشق مرگ رویاها
زندگی یعنی حسرت این عشق
می نشینم تک
بی یار و همدم
می مانم تنها با خدای خویش
بازهم تنهاتر ، تنهاتر از تو

دیدگاهتان را بنویسید