آخر قصه همینه
بازم این لحظه یه تکرار
تویی و میدونه خالی
من….قصاصو چوبه یه دار
اینجا دیگه ته خطه
از یه دنیا راه خاموش
باید از هرچیزی رد شم
بگیرم مرگو تو اغوش
خودکشی یا مرگ بی درد ، تیغ و این رگ های بیخون
باورش سخته عزیزم ، تو میخوای دستامو بیجون
بازم اون یه شیشه سم
زندگیم وقف نگاهت
باشه اشکالی نداره
گردن من این گناهت
بازم اون قرصای رنگی
بازم اون حال پریشون
جز بریدن از یه دنیا
نداره درد ما درمون
خودکشی یا مرگ بی درد ، تیغ و این رگ های بیخون
باورش سخته عزیزم ، تو میخوای دستامو بیجون
روحم کم کم داره میره
باز تو..روبه روم نشستی
نفسای اخرم رو
میشمری تو اوجه مستی
توشدی قاضیه عشقو
مرگو واسه من بریدی
توچشام خیره شدی و
عشقو تو دلم ندیدی
خودکشی یا مرگ بی درد ، تیغ و این رگ های بیخون
باورش سخته عزیزم ، تو میخوای دستامو بیجون
حالا من موندمو اینجا
توی این دنیای ویرون
باید از دنیا ببرم
برم از قلبه تو بیرون
روحم کم کم داره میره
باز تو..روبه روم نشستی
نفسای اخرم رو
میشمردی توی مستی
خودکشی یا مرگ بی درد ، تیغ و این رگ های بیخون
باورش سخته عزیزم ، تو میخوای دستامو بیجون
بعد از این تو دله دنیا
تویی و فکر وخیالت
دیگه شد تنهای تنها
اون دل روبه زوالت
توی این قصه ی پر درد
منم و یه عشق پاکم
دنبالم نگرد عزیزم
من دیگه تو قلب خاکم
خودکشی یا مرگ بی درد ، تیغ و این رگ های بیخون
باورش سخته عزیزم ، تو میخوای دستامو بیجون
نسخه ویرایششده ترانه خودکشی به قلم سکوت
ترانه «خودکشی» نسخهی ویرایش شدهی ترانهای به همین نام از بنده است که توسط دوست خوبم سکوت ویرایش شده است. اگر شما هم داستان، شعر و یا متنی دارید که دوست دارید با نام خودتان در ایپیبلاگ منتشر شود، متن و درخواست خود را از طریق صفحهی ارتباط با من ارسال کنید تا در بخش نوشتار مهمان منتشر شود.