ترانه / کافه
توی خلوت یه کافه همه چی مثل همیشس قهوه و فنجون گرمش گل سرخم روی میز هس باز همون عطر گل رز باز همون آهنگ ساده دود و آتیش یه قلب…
توی خلوت یه کافه همه چی مثل همیشس قهوه و فنجون گرمش گل سرخم روی میز هس باز همون عطر گل رز باز همون آهنگ ساده دود و آتیش یه قلب…
توی بن بست ِ یه فکرم تک و تنها تو خیابون خیس میشه هر قطره اشکم با خیال سیل ِ بارون چتر من قلب شکسته زندگیم مرگ و عذابه کورم…
زیر چتر نا امیدی توی سرمای خیالت آرزوهام پیش رومه تو و اون عشق محالت دونه دونه اشکای من شُر شُر بارون پُر درد خیس خیسه تن تنهام می لرزم…
آخر قصه همینه بازم این لحظه یه تکرار تویی و میدونه خالی من....قصاصو چوبه یه دار اینجا دیگه ته خطه از یه دنیا راه خاموش باید از هرچیزی رد شم…
اینجا دیگه ته خطه منم و آخر این کار وقت تسلیم شدن من قصاص و این چوبه دار لحظه تصمیم تو شد ختم این بازی پر درد حکم امروز تو…
آنجا چراغی روشن است ؛ درست روبروی چشمان خیسم ، در پس هاله اشک هایم می توانم ببینم ، در این گورستان سیاه هنوز هم چراغی روشن است ، اینجا…
خیانت! این رازی است به بزرگی وجدان ! اگر وجدانی باشد ، اگر انسانی باشد ، اگر انسانیت باشد ، اگر عشق باشد ... خیانت، حسی به بزرگی دنیای من…
نیم نگاهم به دل و روی قلبم به خدا جاده در حسرت من آرزو در پس راه این سفر سهم من است از خیال زندگی می روم سوی خودش آنکه…
صدایم کن تو که شیرین ترین درد ی تو که زیباترین یاری برای قلب سنگ من تو که تنها ترین عشقی در این شهر هوس رانی صدایم کن که بسپارم…
آنچان خود را غرق گذر ایام کرده ام که گاه فراموشم می شود کجای این دنیای حریص ایستاده ام و چون کبک سرم را درونم برف گذشت زمان فرو برده…