از آنچه می‌گذرد و آنچه نمی‌گذرد؛ دفتر دردنامه

You are currently viewing از آنچه می‌گذرد و آنچه نمی‌گذرد؛ دفتر دردنامه

گاهی آنقدر نوشتن سخت می‌شود که دست به قلم شدن به خودیِ خود، چنان دردناک می‌شود که گویی قلم، خنجری در قلب است و کاغذ ساطوری بر گردن. این روزها نوشتن از آنچه می‌گذرد و آنچه نمی‌گذرد، چنان سخت و طاقت‌فرسا شده است که بیشتر ترجیح می‌دهم درباره‌ی آن ننویسم! امروز هم نه برای نوشتن از آنچه روی می‌دهد، که برای نوشتن از ننوشتن دست به قلم شده‌ام. کاری که نه اولین بار است انجام می‌دهم و نه آخرین بار!

به هر روی نوشتن برای من آخرین سنگر است و حتی اگر دست تقدیر مرا مجبور به ننوشتن از آنچه در اندیشه‌ام می‌گذرد هم بکند، نخواهد توانست که دستانم را از نوشتن باز دارد و همیشه برای نوشتن قلمی خواهم داشت، حتی اگر آن قلم خنجری باشد سرخ‌فام. من، با اندیشه و بی‌اندیشه می‌نویسم، نوشتن مفهومی از وجود من است که روحم را آرام می‌کند و قلبم را جلا می‌دهد.

بیشتر بخوانید:  نوشتن از ننوشتن هم داستانی دارد...

زندگی و آنچه می‌گذرد یا نمی‌گذرد

در تاریکترین شب‌های زندگی و در سوزان‌ترین روزهای دوران، نوشتن کورسوی امید و جرعه‌ای گوارا برای گذران مسیر پر فراز و نشیب زندگی و رسیدن به سرمنزل مقصود و پایان حقیقی است. چه پایان لحظه‌ای دیگر برای من فرا برسد و چه سالیان درازی در این راه مسافر باشم، قلم من همواره بر کاغذ خواهد چرخید و نقش می‌زند آنچه در من می‌گذرد. حتی اگر مرکبی بر کاغذ ننشیند و رنگی بر سپیدی آن نپاشد.

حرف‌ها، کلمات، جمله‌ها و بندها یکی پس از دیگری در ذهنم ردیف می‌شوند و بر تارک وجودم حک می‌شوند، قلم من، اندیشه‌ی من است و کاغذ من روح من است، حک می‌کنم تا فراموش نکنم که دیروز چگونه گذشت، امروز چه شد و فردا چه باید بشود! بی‌آنکه گرد نسیان بتواند بر وجودم بنشیند و سایه‌ی تباهی همه‌ چیز را در تاریکی خود فراگیرد.

می‌نویسم، در درون خود، تا فراموش نکنم که کیستم، از کجا آمده‌ام و آمدنم بهر چه بود!

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتن
از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم
منسوب به مولوی

این پست دارای 2 نظر است

  1. الیشاع

    امیدوارم زندگی همراه با خوبی و سعادتمندی رو تجربه کنی آرش عزیز و به امید حدا مسائل زندگی یکی پس از دیگری حل و فصل بشه و خوبی موندگار بمونه.
    هر موقع تو روزهای سخت زندگی نیاز به دوست یا هم‌صحبت داری، می‌تونی روی من حساب کنی 🙂

    1. آرش

      دمت گرم الیشاع عزیز
      روزای خوب و بد میان و میرن ولی چیزی که مهم داشتن دوستای خوبی مثل خودته.

دیدگاهتان را بنویسید