سال مرگ / فصل جدید
زندگی همه ما ها پر از داستان هایی است که گاه ما علت آن هستیم و گاه معلول آن، داستان هایی که ما را در خود غرق می کنند و…
زندگی همه ما ها پر از داستان هایی است که گاه ما علت آن هستیم و گاه معلول آن، داستان هایی که ما را در خود غرق می کنند و…
همه چیز در تفکر ما خلاصه می شود، همه اتفاقات، همه پیروزی ها، همه شکست ها، همه عشق ها و همه نفرت ها؛ مهم نیست در بیرون از ما چه…
تو این دنیای ویرونه یه چیزی گم شده انگار که بازم غرق اشک میشم می مونم شب و روز بیدار چه دردی تو دلم دارم همه چی رنگ غم داره…
اگر این سال مرگ را پایانی نیست و سیاهی شبش به هیج روز روشنی ختم نمی شود، اگر من برای همیشه غرق مرگم و زندگی برایم بی معنی است و…
گاهی از آنچه هستم می ترسم، از افکاری که مرا ساخته، از افکاری که ساخته ام، از چیزی که هستم، از دنیایی که در آن هستم، از دردهایی که تمام…
در این عزلت نشینی های گاه و بی گاه، پیش می آید لحظه هایی که در اوج تنهاییم از خود بیخود می شوم و غرق می شوم در افکاری که…
تنها در کنج اتاق می نشینم، تهی از فکر، خالی از من و تنهای تنها. آنقدر درگیر تنهایی می شوم که دیگر صدای آشنای موسیقی ظاهراً مورد علاقه ام را…
نابودم ، نابود تر از آنچه فکرش را بکنی ... نابودتر از هر لحظه دیگر ، تنها ... تنهای تنها مانده ام ، کنج زندان ، زندانی که خود ساخته…
در همین لحظه که از تو دورم ، یادت همیشه و همه جا نزدیک من است و ذهن من دگیر خاطراتی که رنگ سیاهی بر روزگارم پاشیده و خورشید دنیای…