گذر از قلمروی شغال و سنگینی نگاهی که به دنبال گامهایمان بود!
چند روز پیش که به همراه یکی از دوستان مشغول کوهپیمایی بودیم، نگاه خیرهی شغالی که چند ده متر آن طرفتر، بر بالای یک صخره نشسته بود، توجه ما را…
۲ دیدگاه
۱ شهریور ۱۴۰۱
چند روز پیش که به همراه یکی از دوستان مشغول کوهپیمایی بودیم، نگاه خیرهی شغالی که چند ده متر آن طرفتر، بر بالای یک صخره نشسته بود، توجه ما را…
میخوانم از جویباران، از شکوفهها، پرندگان و آلاچیقها از گلهای فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر+ میخوانم از دستههای گل، چترهای چرخان، می، شب زنده داری از نودامادها، از عروسها و…
تو خواب نیستی، تو نمردهای. من اینجا هستم، و عاشق توام. من همواره عاشق تو بودهام و همواره عاشق تو خواهم بود. هر ثانیهای که از تو دور بودم، به…