روزی تابستانی ؛ برگردان غزل شماره ۱۸ ویلیام شکسپیر
میتوانم قیاست کنم با روزی تابستانی ؟ تو دوست داشتنیتر و ملایمتر از آنی جوانههای ماه می را نسیم میدهد تکان و عجیب کوتاه است این تابستان گاه گرم همچون…
۰ دیدگاه
۲۸ تیر ۱۳۹۶
میتوانم قیاست کنم با روزی تابستانی ؟ تو دوست داشتنیتر و ملایمتر از آنی جوانههای ماه می را نسیم میدهد تکان و عجیب کوتاه است این تابستان گاه گرم همچون…
به مانند نور به مانند نور لذتی است بیعنوان به مانند زنبور نغمهای است بیپایان به مانند جنگل خاص است چون نسیم بیقید و بند، بر هم میزند درختانی بس…
سادگی ، صبر و دلسوزی. این سه بزرگترین گنجینههای شما هستند. سادگی در کردار و پندار، به سرچشمه هستی بازگشتهای. صبور با دوستان و دشمنان با روشی که همه چیز…
دوزخ در این حال تماشایی نفسها رنگ مرگ دارد نشاید این دم آخر کسی بر قبرم اشک بارد نفسگیرست و بی رویا منم محکوم این نسیان قضای من همین باشد…
روزها از پس هم می آیند و ما را با خود به آینده ای می برند که جز او که از همه چیزمان آگاه است همه از آن بی خبریم؛…