ترانه / فرشته
فرشته توی گور بی کسی هام کنج این اتاق خسته زندگی معنی نداره وقتی عشق راهمو بسته من اسیر حیله عشق توی این زندون نشستم واسه آزادی از بند دل…
فرشته توی گور بی کسی هام کنج این اتاق خسته زندگی معنی نداره وقتی عشق راهمو بسته من اسیر حیله عشق توی این زندون نشستم واسه آزادی از بند دل…
مجازات من نشستم تو سیاهی تو کنار قلب اونی دوستی که عشقمو دزدید یه هوس با چه جنونی یه جنون بی سرانجام یه نگاه هوس آلود دو تا تکیه گاه…
زندگی شاید راهی باشد که همگان مجبور به گذر از آنیم اما این راه پر پیچ آنقدر ملعبه دارد که گاه فراموش می کنیم کجای این مسیر سراسر آرزوییم .…
اگه دنیات مثه من بود قدر هم رو می دونستیم اگه دستات مال من بود تا ته خط می تونستیم می تونستیم زنده باشیم دل به عشق هم ببازیم یا…
آن روز را به خاطر داری ؟ نمی دانم ، چه روزی ؟ همان روز زیبا ، همان روز پر خاطره ! چگونه به خاطر بیاورم ؟ چشمانت را ببند…
نیم نگاهم به دل و روی قلبم به خدا جاده در حسرت من آرزو در پس راه این سفر سهم من است از خیال زندگی می روم سوی خودش آنکه…
لبی پرخنده و زبانی یاوه گو ، این تمام آن چیزی است که همگان از من می دانند ، می دانم که بسیاری به من می نگرند و حسرت آنچه…
فراتر از این رویای سیاه جدایی راهی است بی هدف، راهی که به مقصدی خاموش منتهی است. وحشت گام نهادن در این راه پر فراز و نشیب آنقدر بر من چیره…
عمر تلف یعنی همین، همین که بی تو بمیرم به یاد چشمات بمونم به پای عشقت بشینم تنهای تنها بمونم با چشم پرخون دلم خیانتاتو ببینم دست تو رو رها…