نوشتار مهمان؛ برگردان اشعار منتخب ئاری عبدالطیف به قلم زانا کردستانی
برگردان اشعار منتخب از ئاری عبدالطیف به قلم زانا کردستانی: همیشه صبح بودی اما امشب پیش از صبحدم، تو رفته بودی. فاصلهها مهم نیستند همینکه مانند ماه پشت پنجرهی اتاقم…
برگردان اشعار منتخب از ئاری عبدالطیف به قلم زانا کردستانی: همیشه صبح بودی اما امشب پیش از صبحدم، تو رفته بودی. فاصلهها مهم نیستند همینکه مانند ماه پشت پنجرهی اتاقم…
مجموعه اشعار منتخب آقای زانا کردستانی: هر صبح یاد آن زن کرد میافتم که هنوز نمیداند، حیاط خانهاش را کجای این جهان جارو کند؟! کلاغ که رفت، چشمهای مترسک از…
مجموعه اشعار منتخب خانم لیلا طیبی: گفتی: بهار بیاید، خواهی آمد! باز؛ دلخوشکنکهای تَکراری؟ من که چشمم آب نمیخورد! مردی عزیز از دست داده میان بغض ایستاده هر روز عصر…
بیرون برو. به هیچکس نگو و تلفنت را با خود نبر. راه بیفت و آنقدر راه برو که دیگر جادهها را مانند کف دستت نشناسی، زیرا ما همه روزه همان…
پشت این پنجره تار خیس ِ خیس است چشم بیدار منم و این عشق و یادی که دل از من کرده بیزار آروزیی دیرینه دارم در هوایی رو به باران…