بر گور من نایست ؛ برگردان شعری زیبا از مری الیزابت فرای
بر گور من نایست گریه نکن من در آن نیستم من نخوابیدهام من در هزاران باد وزان در نرمی ریزش برف در زیبایی بارش باران در رویش دانههای سبز در…
۲ دیدگاه
۶ مهر ۱۳۹۷
بر گور من نایست گریه نکن من در آن نیستم من نخوابیدهام من در هزاران باد وزان در نرمی ریزش برف در زیبایی بارش باران در رویش دانههای سبز در…
دلتنگ از دوری دلتنگ از دوری دلگیر از دوران عشق، تنهایی روز، بیخوابی مرگ، بیزاری دلتنگ از دوری دلگیر از جهان تنها در زندان نفرین بر دوران نفرین بر زندان…
من همیشه به خودم میگویم احساساتی زیادی ندارم... حتی زمانی که چیزی مرا متأثر می کند، تنها کمی تحریک میشوم. من تقریباً هرگز گریه نمیکنم. به این مفهوم نیست که…