داستان عشق / قسمت اول / معجزه عشق

You are currently viewing داستان عشق / قسمت اول / معجزه عشق

عشق … ترکیبی آشنا از چند حرف … احساسی شگفت انگیز در وجود آدمی ، انگیزه ای شگرف و محرکی توانا در درون هر انسان …
شاید هیچ کس نتواند پاسخ دهد داستان عشق ، این یار قدیمی روح  و جسم انسان از کجا شروع شده است و مطمئنا هیچ کس هم نمی تواند پاسخگو باشد که این یار کهن سال ما را با خود به کدامین ناکجا آباد رهنمون خواهد کرد ، اما آنچه بدیهی است قدرت نفوذ این احساس عجیب است ، حسی که زندگی بی آن محکوم به تکرار است و زندگی با آن راهی بس ناهموار و بی نهایت …
عشق هرچه باشد و از هر جهانی که باشد و هر جنسی که داشته باشد رنگ و بوی اعجاز را با خود می آورد و ناخود آگاه همگان انتظار معجزه عشق را خواهند کشید ، خواه عشق خدا به انسان باشد ، خواه عشق انسان به خدا باشد و خواه عشق انسان به انسان و … تنها کافی است نور عشق بر قلب بتابد ، هرچه هست و نیست عوض خواهد شد و هیچ چیز آنطور که بوده نمی ماند !
آنگاه که قلب آدمی می لرزد و عشق در بند بند وجودش نفوذ می کند ، دیگر همه چیز دست خوش دگرگونی می شود ، چم جور دیگری می بیند ، گوش جور دیگری می شنود و آدمی از منظری دیگر به زندگی می نگرد . همه چیزمان در او خلاصه می شود ، او که عشق است و عشقی که اوست ، نفرتمان نفرت او ، خشممان خشم او ، مهرمان مهر او و …
کافی است راه را بر عشق باز گزاریم و به نظاره دنیای جدیدی بنشینیم که عشق برایمان می سازد ، دنیای عشق ، دنیایی از آرزوها و رویاهای زیبا و خارق العاده است که گاه و بیگاه ما را با خود همراه می سازد و به جایی می برد که تنها ما هستیم و او و عشق ، دنیایی سراسر سرمست کنننده ، دنیایی پر از احساس و علاقه و تهی از رنج و عذاب … این تنها آغاز راه است ….

دیدگاهتان را بنویسید