بیش از یک هفته از پایان فصل چهارم شرلوک میگذرد، فصلی زیبا، جذاب، هیجان انگیز و البته پر ماجرا. در این مدت، بارها سعی کردم که با نوشتن متنی به پایان این فصل بپردازم، اما هیچ یک، آن چیزی نبود که باید باشد. نوشتن متنی که در خورِ این سریال جذاب باشد، آن هم توسط من، مطمئناً کار آسانی نیست. از طرفی در این که سریال شرلوک یکی از سریالهای مورد علاقه من است، هیچ شکی وجود ندارد. این موضوع را میتوان از این منظر که شرلوک بیشترین سهم را در بخش فیلم و سریال در مطالب اِی پی بلاگ دارد هم فهمید. به همین دلایل، فعلاً به نوشتن متنی کلی اکتفا میکنم و تنها به مرور رویدادهای چهارمین فصل شرلوک میپردازم.
مرور فصل چهارم شرلوک ، در چهار متن مجزا شامل مرروی بر ۱۰ قسمت قبلی (متن فعلی) به عنوان مقدمه و بررسی سه قسمت فصل چهارم، به نامهای شش تاچر، کارآگاه در حال مرگ و آخرین مسئله منتشر خواهد شد. در ادامه نگاهی خواهیم داشت بر آنچه که در ۱۰ قسمت پیشین سریال روی داده است.
و اما اصل مطلب…
فصل چهارم شرلوک ، با پخش سومین قسمت آن، آخرین مسئله، به پایان رسید. فصلی پر فراز و نشیب و هیجان انگیز که در آن ماجراجوییهای دکتر واتسون (با بازی مارتین فریمن) و شرلوک هلمز (با بازی بندیکت کمبربچ) ادامه یافت. فصلی که هر قسمت آن موضوعاتی خاص و البته مرتبط را دنبال میکرد و ساکنان خانهی شمارهی ۲۲۱ بی خیابان بیکر باز هم درگیر کشف راز و رمز جنایات و اتفاقات گذشته و حالشان بودند.
از فصل چهارم شرلوک چه انتظاری داریم؟
فصل پیشین سریال شرلوک در حالی به اتمام رسید که در پایان آخرین قسمت، جیم موریارتی (با بازی اندرو اسکات)، شخصیت منفی اصلی سریال، با انتشار پیامی، بازگشتش را اعلام کرده بود. در این بین، شرلوک هلمز هم که به جرم قتل چارلز آگستوس مگنسن (با بازی لارس میکلسن)، یکی دیگر از شخصیتهای منفی سریال، به یک مأموریت در اروپای شرقی تبعید شده بود؛ تنها چند دقیقه پس از پرواز به سمت مقصد، به دستور برادرش مایکرافت هلمز (با بازی مارک گیتیس) مجبور به بازگشت شد.
اما چه زلزلهای در فصل سه و دو فصل قبل از آن روی داده بوده است که پس لرزههایش توان به چالش کشیدن آیندهی شرلوک هلمز و جان واتسون در فصل چهارم شرلوک را دارد؟ بدون شک اولین و مهمترین آنها، جیم موریارتی است. جنایکار فوقالعاده باهوشی که حتی شرلوک هوش او را هم سطح خودش میداند و حضورش در دو فصل اول، موضوع اصلی سریال بود و مشکلات بسیاری را برای شرلوک ایجاد کرده بود. قدرت باند تبهکاری موریارتی به حدی بود که شرلوک به ناچار برای شکست دادن او مرگش را با همکاری مایکرافت و مالی هوپر (با بازی لویس بریلِی) جعل کرد و مدتها به صورت مخفیانه مشغول نابودی همکاران موریارتی بود. تا اینکه مایکرافت، شرلوک را از عملیاتش علیه بازماندگان موریارتی بیرون کشید و برای کشف یک عملیات زیرزمینی به لندن بازگرداند.
[pullquote-right]فصل پیشین سریال شرلوک در حالی به اتمام رسید که در پایان آخرین قسمت، جیم موریارتی، با انتشار پیامی، بازگشتش را اعلام کرده بود.[/pullquote-right]
مایکرافت اما خودش هم مشکل کوچکی برای شرلوک نیست، برادر بزرگتری که هرچند از شرلوک باهوشتر است و خودِ شرلوک نیز این موضوع را پذیرفته است، اما همکاریش با موریارتی و دادن اطلاعات حیاتی زندگی و گذشتهی شرلوک به او دردسرهای بزرگی را برای برادر کوچکترایجاد کرده بود. در کنار این موضوع از رقابتهای برادرانهی این دو و نیز اشارهی مایکرافت به رفتارش با فرزند سوم خانوادهی هلمز هم نباید به سادگی بگذریم…
موضوع سوم، گذشتهی مری واتسون (با بازی آماندا ابینگتون) همسر دکتر واتسون است. مگنسون، اهرم فشار مایکرافت را برادر معتادش شرلوک، اهرم فشار شرلوک را دوستش جان واتسون، اهرم فشار جان را همسرش مری و اهرم فشار مری را گذشتهاش میدانست. اهرم فشاری که بالاخره کار دستِ او داد و شرلوک را وادار به قتلش کرد!
اما واقعاً در گذشتهی مری چه اتفاقی افتاده که اینگونه او را ترسانده و حتی مری را تا مرز به قتل رساندن مگنسون و نیز شلیک به شرلوک پیش برده است؟ شاید لازم بود جان پیش از سوزاندن، حافظهی فلش A.G.R.A را میدید.
آیرین ادلر (با بازی لارا پالور) یا همان بانو را هم نباید فراموش کنیم، کسی که یک بار شرلوک را تا مرز شکست پیش برد و آنقدر روی شرلوک تأثیر داشت که برایش آهنگ بنویسد، سال نو را به او تبریک بگوید و البته برای نجاتش شمشیر به دست بگیرد.
لستراد (با بازی روپرت گراوس)، اسکاتلندیارد و داستانهای جنایی حل نشدهی آنها هم، جزئی جدانشدنی از ماجراجوییهای شرلوک هستند. انتظار حضور یک شخصیت منفی جدید، اصلاً انتظار بیجایی نیست.
از سویی دیگر نباید از قسمت ویژهی کریسمس شرلوک، عروس نفرت انگیز نیز بگذریم. تک قسمتی که همهی شخصیتهای اصلی قسمتهای قبلی در آن حضور داشتند و شرلوک در قصر ذهنش، به لندن ویکتوریایی بازگشت و بار دیگر با موریارتی روبرو شد.
حل معمای یک جنایت، حرف زدن با موریارتی و مبارزه با او، همراه با صحنهی مشهور آبشار رایخن باخ (رایشن باخ) که البته در قسمت سوم فصل دوم سریال به نام سقوط رایخنباخ، با پریدن شرلوک از پشت بام بیمارستان شبیه سازی شده بود، این بار به شکلی واقعیتر به تصویر کشیده شد. در واقع این قسمت حلقهی اتصال سه فصل پیشین به فصل چهارم است و در پایان این بخش، شرلوک با اعتماد به نفس کامل زنده بودن موریارتی را غیرممکن دانست و حتی گفت از قدم بعدی موریارتی هم با خبر است…
تا اینجا تنها به مرور فصول قبلی سریال شرلوک پرداختیم، در بخش بعدی این مجموعه نوشتار، به بررسی قسمت اول فصل چهارم شرلوک ، شش تاچر خواهم پرداخت و اتفاقات این قسمت را مرور خواهیم کرد.
برای پیگیری مطالب مروبط به سریال شرلوک برچسب اختصاصی این سریال در اِی پی بلاگ را دنبال کنید: شرلوک