در وصف تو همیشه چیزی برای نوشتن هست

You are currently viewing در وصف تو همیشه چیزی برای نوشتن هست

گاهی نوشتن از همیشه برایم سخت‌تر می‌شود، گاه نمی‌توانم آنچه می‌خواهم را بنویسم و گاه آنچه می‌نویسم آن چیزی نیست که باید باشد. امروز شاید یکی از همین روزهاست و تو شاید یکی از همین موضوعات. کم پیش می‌آید که کسی، چیزی یا اتفاقی موضوع نوشتنم باشد، اما تو مصداق همان کمی هستی که پیش می آید. چه از دوریت دلتنگ باشم، چه در راه دیدنت امیدوار و چه در کنارت خوشحال، همواره حرفی برای گفتن به تو هست که در این دفتر سیاه نوشته شود. شاید همه‌ی آنچه که درونم می‌گذرد نوشته نشود اما در وصف تو همیشه چیزی برای نوشتن هست.

زیباترین و بهترین چیزهای جهان را نمی‌توان دید و یا حتی لمس کرد، بلکه باید با قلب احساسش کرد.
هلن کلر

شاید داستان من باشد، شاید نمایی از دنیای تو، شاید وجهی از گذران روزگار، شاید دلیلی بر آغاز باشد و شاید نشانی از پایان، نمی‌دانم، فقط می‌دانم هر چه که هست فراتر از من است، فراتر از احساس من است و فراتر از دنیای ویران من. این حس نوشتن، این رویای بودن و این توهم ماندن را فقط می‌توان در کنار تو تجربه کرد. نه عشقی، نه احساسی و نه رویدادی، هیچگاه برایم این چنین نبوده، نیست و ایمان دارم که نخواهد بود.

بیشتر بخوانید:  تاریکخانه / معجزه تنهایی

داستانی برای نوشتن

شاید اینجا نقطه‌ی آغاز ننوشتن باشد، جایی که دیگر احساس در واژه نمی‌گنجد و سخن در کلمات جا نمی‌شوند. اینجا آغاز راهی است که داستان جدیدی را رقم می‌زند، روایتی از زندگی یک انسان که غرق در تنهایی، تنها نیست، اسیر در یأس، ناامید نیست و همنشین مرگ، زنده است.

عشق همراه با دلبستگی‌هایی شامل امواج احساسی، معمولاً زنجیره‌هایی نامرئی می‌سازد.
ساتیا نارایان گوئنکا

گاه که از دنیا گریزانم، نگاهی از تو مرا متوقف می‌کند و گاه که از زندگی خسته‌ام، کلامی از تو آینده را برایم روشن. همین اتفاقات کوچک و نتایج بزرگ است که دنیای مرا به دنیای تو متصل کرده، نه دوستی و همراهی و خویشاوندی و هزاران هزار رشته‌ی اتصال دیگر. همین حس، که مجموعه‌ای عظیم از احساسات است، رشته‌ی ناگسستنی دنیای من و تو است، رشته‌ای که همچون سپری در برابر دردها، غم‌ها و عذاب‌ها برای من خواهد بود.

خویشاوندی همواره پیوند خونی نیست، بلکه خویشاوند کسانی هستند که تو را زندگیشان می‌خواهند، کسانی که تو را همانگونه که هستی می‌پذیرند، کسانی که هر کاری می‌کنند تا لبخند را بر لب شما بنشینانند و کسانی که بی هیچ دلیلی دوستتان دارند.
بودا

دیدگاهتان را بنویسید