تاریکی همه جا را فرا گرفته است، تا چشم کار میکند ویرانه است و تنها گاهی زبانههای آتشی که از این سو و آن سو زبانه میکشند، راه را روشن میکند. راهی که از میان همین ویرانههای میگذرد. او تنها در میانهی راه ایستاده و با چشمانی غمزده، غرق در حیرت به روبرو مینگرد. به راهی که در عمق تاریکی محو میشود.
لحظهای درنگ میکند، به پشت سرش نگاهی میاندازد، کلبهای کوچک که گویی از گزند آتش و ویرانی در امان مانده است. کلبهای که در خود احساس میکند روزی خانهی او بوده است. نوای آرام همهمهای که از کلبه به بیرون درز میکند، در زوزهی بادی سرد که وزیدن گرفته خاموش میشود. چشمی که میچرخاند، نوری که از پنجرهی کلبه به بیرون میتابد، چشمش را میگیرد. نوری که با هر لحظه اندیشیدن او، رو به زوال میگذارد و کمرنگ و کمرنگتر میشود.
رویش را بر میگرداند و باری دیگر به راه خیره میشود، راهی که نه تصویری و نه تصوری از پایان آن دارد. چند گامی جلوتر میرود به امید آنکه بهتر بتواند مسیرش را تجسم کند. کمی جلوتر، میایستد، نگاهی به پشتِ سر و کلبهای که حالا از او دورتر شده. دیگر خبری از آوای همهمه نیست و سکوت بر دنیایش سایه افکنده است. تنها کور سویی از نورِ کلبه را در عمق تاریکی میبیند.
چند گام دیگر جلو رفتن کافی است که دیگر همان کورسو را هم نبیند، برگشتن را فراموش کند و از یاد ببرد که روزگاری در آن کلبه خانهای داشته است. حالا همهی راهها به تاریکی ختم میشوند و رفتن و بازگشتن مفهوم خود را از دست داده است. به کناری میخزد و در جوار دیواری مینشیند. دیواری سیاه، غرق در تاریکی، حالا اینجا خانهی اوست…
داستانک عمق تاریکی
خوابنما، یک مجموعهی آنتولوژی از داستانک (فلش فیکشن) است که به تازگی به ایپیبلاگ افزوده شده است. در این مجموعه، داستانکهایی مجزا از هم نوشته خواهند شد که هر یک از آنها روایتگری قصهای متفاوت هستند. امیدوارم از مطالعهی داستانک «عمق تاریکی» نخستین بخش از مجموعهی خوابنما لذت ببرید.
داستانک یا فلش فیکشن چیست؟ داستانک نویس کیست؟
آنتولوژی یا گلچین ادبی چیست؟ مفهوم آن در ادبیات و هنرهای نمایشی چه تفاوتی دارد؟
+ تصویر: نقاشی «شب پر ستاره» اثری از ونسان ون گوگ.