شاید تو اولین نفر در زندگیش نباشی، شاید آخرین نفر هم نباشی، او پیش از این نیز عاشق بوده اما اگر حالا عاشق توست، دیگر چه چیزی اهمیت دارد؟ او بی نقص نیست، درست مثل خودت! شاید هیچگاه هر دوی شما در کنار هم نیز بی نقص نباشید، اما اگر او می تواند تو را بخنداند، لازم است دوباره فکر کنی و انسان بودنت را بپذیری و اشتباه کنی… او را از نگه داری و با تمام توانت در کنارش باشی. شاید او هر ثانیه به یادت نباشد، اما با این که می داند ممکن است قلبش را بشکنی، آن را به تو خواهد سپرد. غمگینش نکن، تغییرش نده، تحلیلش نکن و چیزی بیش از آن که در توان دارد از او نخواه. بخند آنگاه که تو را شاد می کند، به او بگو آنگاه که تو را غمگین می کند و دلتنگش باش آنگاه که در کنارت نیست…
– باب مارلی (ترجمه با اندکی تصرف)

You may not be her first, her last, or her only. She loved before she may love again. But if she loves you now, what else matters? She’s not perfect—you aren’t either, and the two of you may never be perfect together but if she can make you laugh, cause you to think twice, and admit to being human and making mistakes, hold onto her and give her the most you can. She may not be thinking about you every second of the day, but she will give you a part of her that she knows you can break—her heart. So don’t hurt her, don’t change her, don’t analyze and don’t expect more than she can give. Smile when she makes you happy, let her know when she makes you mad, and miss her when she’s not there.”
-Bob Marley

+ تصویر طرحی از Leonid Afremov