تو بن بست نگاه تو
سکوتم تو دلم فریاد
خیال روز رویاییم
بدون تو میره بر باد
کنارم هستی و اما
ندارم تو دلت جایی
تو میخوای عاشقت باشم
بشم پابند تنهایی
تو اینجایی ولی قلبت
یه دنیا از دلم دوره
می خوام باور کنم میری
ولی حیف که دلم کوره
می دونم آخرش میری
تو چشمات اینو میخونم
تو این دنیای بیهوده
دوباره تنها می مونم
می دونم اما راهی نیست
به جز غصه و غم خوردن
شکستن توی تنهایی
نشستن تا شب ِمردن
نه من واست مهم هستم
نه عشقم ارزشی داره
فقط می خوای که من باشم
کسی که عاشق و خواره
یه مردِ غرق درد می خوای
که از دردش بشی خندون
بگی تا آخرش هستی
بری تا که بشه گریون
می دونم آخرش میری
تو چشمات اینو میخونم
تو این دنیای بیهوده
دوباره تنها می مونم
