شب مرگ / بازی زندگی

You are currently viewing شب مرگ / بازی زندگی

زندگی ساده برای ما شاید خالی از هر تفکر شیطانی باشد و هیچگاه نخواهیم که با اعمالمان دیگران را تحقیر کنیم، اما همه ما درگیر بازی بزرگتری هستیم به نام زندگی…
این بازی حقیر برای امثال من زندگیست و برای آنان که برترند زندگی یک بازی کوچک و پیش پا افتاده است؛ اما هر گونه که بنگریم هر یک از ما در این بازی نقشی داریم…
اگر بخواهیم به این بازی با نگاهی ساده بیندیشیم بازی زندگی همچون شطرنجی است که هر کدام از ما نقشی داریم. بعضی مهره ها را تشکیل می دهیم، بعضی بازکنان اصلی، بعضی تماشاگر و برخی برگزار کننده این بازی هستیم…
درگیری فرساینده روزمره ما با این بازی های سخت و بی هدف ارمغانی جز جسمی فرسوده و روحی افسرده نخواهد داشت. کاش می توانستیم روزی را بدون فکر به بازی سیاه زندگی بگذرانیم و معنای واقعی زندگی را حتی برای یک لحظه درک کنیم؛ حتی یک بار هم که شده از ته دل بخندیم و نگران اشک های پس از شادی نباشیم… شاید اینگونه هیچگاه خنده ما قطع نشود و تا ابد بخندیم… شاید شادی ما نامتناهی شود…

اما این، همه آن چیزی نیست که از بازی می دانیم و بازی هم، همه آن چیزی نیست که ما را درگیر خود کرده است…

دیدگاهتان را بنویسید