امروز ۲۸ مرداد، سالگرد کودتای نظامی علیه دکتر محمد مصدق ، نخست وزیر قانونی ایران در سال ۱۳۳۲ شمسی، توسط شاه، ارتش و سازمانهای اطلاعاتی امریکا و انگلیس است. کودتایی که دولت قانونی ایران را برکنار و روند افول نظام شاهنشاهی در ایران را کلید زد.
به همین مناسبت وبسایت خبری هافینگتون پست مقالهای را منتشر کرده و به این موضوع پرداخته است. در بخشی از این مقاله که به نقل از انجمن مطالعات دیپملاتیک امریکا آورده شده است، بخشی از صحبتهای Lewis Hoffacker، دبیر سوم سفارت امریکا در تهران، از ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳ نیز موجود است.
Lewis Hoffacker: «شاه بر تخت سلطنت نشسته بود، اما صندلیش لرزان بود، چراکه [محمد] مصدق، با حمایت کمونیستها (منظور حزب توده) نخست وزیر شده بود. ما نمیتوانستیم تحمل کنیم.ایران خیلی مهم بود و مصدق هم آسیب پذیر بود. او فکر میکرد می تواند کمونیستها را محدود کند اما آنها همه جا بودند.
بنابراین ما تصمیم به حمایت از شاه و تلاش برای مهار مصدق، با همهی پشتوانهی مردمم نامتعادلش گرفتیم. [سفیر] لوی هندروسون، که جانشین هنری گریدی شده بود، سفیر بزرگی بود و من خوش شانس بودم که با او همکار شدم.
با آمدن او نقش سازمان سیا (CIA) در روند حمایت از شاه و محدود کردن مصدق برجستهتر شد.مصدق شاه را تبعید کرد و شاه باید باز میگشت. ما شاه را «نی ضعیف» مینامیدیم، چراکه او نیاز به راهنماییهای بسیاری داشت.
او هم سن من بود، حدود ۳۰ سال… ا به کمک زیادی نیاز داشت و ما هم با کمال میل به او کمک میکردیم. البته بعدها او به چیزی متفاوت تر تغییر کرد و این خود نیز مشکل بود.
سیا هیچ مشکلی برای پایین کشیدن یک دولت و جایگزینی آن با دولت دیگری نداشت. ما کم و بیش این کار به طور معمول انجام میدادیم. این الگویی برای ایران بود اما باید به درستی انجام میشد تا ایران به دست کمونیستهایی که در آنجا بودند، نیفتد. بریتانیاییها از ایران بیرون انداخته شده بودند و ما جای خالی آنها را پر کرده بودیم.
زمانی که بریتانیاییها اخراج شدند، من آنجا بودم.این اتفاق در جریان یک نبرد نفتی بزرگ روی داد… او [دکتر مصدق] نفت را ملی کرد و ما در میان آن گرفتار شده بودیم. [فرستادهی ویژه] آورل هریمن ( که برای میانجی گری بین ایران و بریتانیا ۀنده بود) اخراج شد. در آن زمان همه به دنبال تشکیل یک کنسرسیوم و یا چیزی شبیه به آن بودند.
ممکن بود با اصرار مصدق یک حکومت جهموری تشکیل شود، اما ما، نباید شانس تشکیل جمهوری را به آنها میدادیم.»
درحالی که پس از انتشار رسمی دست داشتن مستقیم مقامات امریکایی و انگلیسی در کودتای ۲۸ مرداد، بسیاری از اعضای سفارتهای آنها توضیحاتی دربارهی تصمیاتشان ارائه کردند، از منافع ملی کشورهای خودشان تا مقابله با نفوذ کمونیستها وحزب توده در ایران. توضیحاتی که دیگر اهمیتی ندارد، تنها نتیجهی دخالت آشکار آنها در امور داخلی ایران، برکناری دولت قانونی، برقراری دولت نظامی و جلوگیری از اجرای قانون ملی شدن نفت بود. قانونی که تا سالها بعد تنها در حد قانون باقی ماند و اجرا نشد.
منبع: ای پی بلاگ