پانزده سالگی
رفتم به ارتش
هشتاد سالگی
بازگشت به خانه
در راه خانه مردی را دیدم
از روستایمان
پرسیدم از او
کسی هست در خانه
آنجاست آن بالا
خانهی شما
پوشیده از بوته
درختان سبز
خرگوشها کردهاند خانه
در لانهی سگ
مرغان در پرواز
زیر سقف خانه
گیاهان وحشی
گلهای ختمی
همگی روییدهاند
در حیاط خانه
گیاهان را جوشاندم
غذایی پختم
گلها را چیدم
برای آشی
آش و غذا پخته
اما کسی نیست
برای خوردن
باشد همراهم
بیرون که رفتم
نگریستم به شرق
اشکهایم جاری
لباسهایم خیس
بازگشت به خانه
بازگشت به خانه برگردان آزاد و همراه با تصرف شعری قدیمی و مشهور از ادبیات چین است. این شعر را آرتور والی (Arthur Waley) شرق شناس مشهور بریتانیایی به زبان انگلیسی ترجمه کرده و از همین نسخه برای برگردان فارسی استفاده شده است. این شعر یکی از اشعار ترجمه شده توسط والی در کتاب «یکصد و هفتاد شعر چینی» است که در سال ۱۹۱۸ به چاپ رسیده است. او در یادداشتی که در زیر این شعر در کتاب آورده، گفته است:
هدف من ترجمهی تحت اللفظی بوده است. مهمتر از آن، با توجه به اینکه تصویر سازی روح شعر است، از افزودن تصویری خود ساخته و یا حذف مضامین اصلی شعر خودداری کردهام. در مواردی هم که طول متن انگلیسی از متن چینی کمتر بود، سعی کردهام با تنوع بخشیدن به وزن شعر آن را جبران کنم، نه با استفاده از الفاظ و گلمات اضافه. (منبع: گاردین)
آرتور والی یکی از بزرگترین شرق شناسان عصر خود و حتی تاریخ بوده که تحقیقات و آثار او نقش مهمی در شناساندن فرهنگ شرق آسیا و خصوصاً دو کشور چین و ژاپن به دنیای غرب داشته است. از مشهورترین آثار او میتوان به ترجمهی بخشهایی از کتاب تاریخ سری مغولان و نیز چندین و چند کتاب شعر چینی و ژاپنی اشاره کرد. به پاس تلاشهای او برای شناساندن فرهنگ شرق به ساکنان غرب، پادشاهی بریتانیا دو نشان امپراتوری بریتانیا (بالاترین نشان افتخار انگلستان) و نشان طلای شعر ملکه را به او اهدا کرده است.
تصویر: نقاشی بازگشت به خانه اثری از گاگلیلمو آلبرتو ناچی نقاش معاصر.