اندوهگینم، لحظه به لحظه، روز به روز و سال به سال. سالها چون برق و باد میگذرد و امیدهایم چون برگ پاییزی بر خاک میافتند. یک عمر است که خزان بر دنیایم چیره گشته و زندگی دردناکترین لحظاتش را برایم به ارمغان آورده است. فرقی نمیکند که کجا باشم و در چه دنیایی زندگی کنم، تنهایی چنان بر روزگارم سایه افکنده که نفسی برایم باقی نمانده است. من هستم و دنیای ویرانم و رویاهایی که یک به یک بر باد میرود. هر روز و هر شبم رنگ تنهایی به خود گرفته و در این جهان تاریک، کسی جز من زنده نمانده است.
حکایت شب هجران و روز تنهایی
زمن بپرس، که شب تا بروز بیدارم
– اوحدی مراغهای
گرچه گفتن و نوشتن از تنهایی دیگر دردی را دوا نمیکند اما نمیتوان از این آخرین بازمانده نیز گذشت. شاید در چشم همگان نوشتههایی که هرگز خوانده نمیشوند، بیهوده به نظر آیند اما دستِکم این چند خط یاوه، آخرین سنگر من برای نبرد با هجوم بی رحم تنهایی به لحظه لحظهی زندگیم هستند. نوشتارهایی که شاید بیمفهوم باشند، اما بیهدف نیستند و دستِ آخر چند لحظهای مرا آرام میکنند. آرامشی که البته خود سرآغاز توفانی عظیم و دردناک است، توفانی از غم و اندوه.
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
– حافظ
دنیای من برای کسی جز من
شاید کسی جز من باید در این دنیا زندگی کند، کسی که داستان دیگری را در این دنیا روایت کند و روزگار دیگری را بسازد. بیشک نه این دنیا جایی برای من دارد و نه من به این دنیا تعلق دارم. بودن و زنده ماندن من در جهانی که همه چیزش در تضاد با من است و همه چیز من در تضاد با آن است، روزگاری پر از تنهایی را میسازد. نه تقدیر کسی باید چنین تنهایی دردناکی باشد و نه لیاقت کسی چنین تنها ماندنی است.
کشید کار ز تنهاییم به شیدایی
ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی؟
– عراقی
هنوز اما در اعماق دلم بارقهای کوچ از امید باقی است. هنوز هم در خیال آنم که یک روز، کسی خواهد آمد. هنوز هم دلم میخواهد باور کنم که در گوشهای از جهان یک نفر در تنهایی خود نشسته و درد مشتکری با من دارد، دردی که اشتراکش با من است و یافتنش پایان دردهای هر دوی ما خواهد بود. هنوز هم در رویای رسیدن به کسی هستم که بودنش پایان دردهایم است و آغاز رندگیم، کسی که دنیای جدیدی را برایم به ارمغان میآورد، تنهایی سراسر ما، نه غرق در من!
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
– حافظ
تصویر: طرح گرافیکی «نقشی از روح» اثری از مایک برینان طراح معاصر امریکایی.
«کسی جز من» دومین نوشته از مجموعه نوشتارهای نهمین سالگرد تأسیس ایپیبلاگ است. برای دنبال کردن این مجموعه، برچسب جشن تولد را دنبال کنید.