گیسوی سیاه آسمان
اختران را آراسته
ماه را
چو رویت
بر دلم تابانده
بی غایت
شبی تاریک
نهان و ناپیدا
نور
در جهان
امشب
شام آخر
امشب
شام پایانی
امشب
قصهها دارد
راوی
روایتها نگاشته
شاعر
شعرها سروده
اشک ها
از شوق ریخته
خونها
از فراغ گریسته
شب یلدا، شام آخر
این شب
گرچه
نام است
یلدا
هر شب
لیک
بی تو
یلدا میشود
هر روز
بی سرانجام
با تو حالا
تکرار هر لحظه
هر لحظه
تکرار خوشبختی
یلدا
شب خوشبختی
یلدا
شب آغازین
نهان و ناپیدا
نور
در جهان
آنگاه
که نور عشق تو تابان
آنگاه
که روی تو آفتاب
خورشید و ماه
شب و روز
با نور تو روشن
یلدا
با تو
طولانی ترین روز است…
شب یلدا، طولانیترین شب سال بر شما مبارک. برای همهی شما همراهان ایپیبلاگ بهترینها را آرزو میکنم و امیدوارم یلدای امسال، شام آخر تمامی غمهای شما باشد.
چه عجب گر دل من روز ندید زلف تو صد شـب یـلدا دارد
فیض کاشانی
اگر از علاقهمندان به شعر سپید هستید، میتوانید دستهی شعر سپید ایپیبلاگ را دنبال کنید. در صورتی هم که شاعر هستید، میتوانید اشعارتان را با نام خودتان در بخش نوشتار مهمان ایپیبلاگ منتشر کنید؛ برای این کار از بخش ارتباط با من و یا صفحات من در شبکههای اجتماعی مختلف استفاده کنید.