بوسهای نهم بر پیشانی
در آن لحظهی جدایی
بگذار تا کنم اعتراف
خطا نیست گر بپنداری
روزگار من است چو خیال
لیک اگر رخت بربند امیدی
در روز و یا شامگاه
در هیچ و یا الهامی
زینرو کمتر است آنچه رفت؟
آنچه دیده و میبینی
هست رویا در رویایی
ایستادهام در میان غرشی
میخیزد از ساحل مواج رنجوری
بگرفتهام در دستانم
مشتی شنِ طلایی
چه اندک! میخزد
از دستم سوی عمیق ژرفایی
میگِریَم و میگِریَم
خدایا! نتوان زد چنگی
که گیرمش محکمتر؟
خدایا! نتوان کرد کاری
که نزند موجی محکمتر؟
آنچه دیده و میبینی
هست جز رویا در رویایی؟
رویا در رویا از ادگار آلن پو
«رویا در رویا» برگردان آزاد و همراه با تصرف یکی از مشهورترین اشعار ادگار آلن پو، نویسنده، شاعر، ویراستار و منتقد ادبی شهیر امریکایی است. ادگار آلن پو یکی از پایهگذاران جنبش رمانتیک آمریکا و از نخستین نویسندگان داستانهای کوتاه، کارآگاهی و علمی تخیلی در امریکا بوده است. از ادگار آلن پو آثار متعددی شامل داستان کوتاه و شعر برجای مانده است که داستانهای کوتاه برنیس، گربه سیاه، قلب راستگو، قتلهای خیابان مورک و سایه، و نیز اشعار غُراب، اعراف، آنابل لی و الدورادو برخی از مشهورترین آنها هستند. همچنین نمایشنامه سیاستمدار و رمان سرگذشت آرتور گوردن پیم به ترتیب تنها نمایشنامه و رمان برجای مانده از ادگار آلن پو هستند. البته ادگار آلن پو پیش از مرگش در حال نگارش رمان دیگری به نام روزنوشتههای جولیس رادمن بود که این رمان با مرگ او (در ۴۰ سالگی) ناتمام باقی ماند.
Take this kiss upon the brow!
And, in parting from you now,
Thus much let me avow —
You are not wrong, who deem
That my days have been a dream;
Yet if hope has flown away
In a night, or in a day,
In a vision, or in none,
Is it therefore the less gone?
All that we see or seem
Is but a dream within a dream.I stand amid the roar
Of a surf-tormented shore,
And I hold within my hand
Grains of the golden sand —
How few! yet how they creep
Through my fingers to the deep,
While I weep — while I weep!
O God! Can I not grasp
Them with a tighter clasp?
O God! can I not save
One from the pitiless wave?
Is all that we see or seem
But a dream within a dream?Edgar Allan Poe