سکوت میکنم
در حضورت
و گوش فرا میدهم
به آواز نگاهت
تا غزل شوی
در گوشم
ترانهای برای جانم
چو آوای آب زلال
نوید بخش
جاری در زمان
راوی داستانی از آیندگان
من
تو
روزگاری خوش
و جهانی
آرام
چو دریای بیپایان گیسویت
مواج
ابر گون
بر رخسارت
ماه
و مهتابی درخشان
در پسِ موهایت
تابان
بر شبهای تاریکم
آفتاب تابان
روزگارم
روشن
از تو
دنیایی
که با توست که معنا دارد
و گرم
آغوشی
که جایگاهِ آرامشِ قلبت است
شعر سپید آواز نگاهت
اگر از علاقهمندان به شعر سپید هستید، میتوانید دستهی شعر سپید ایپیبلاگ را دنبال کنید. در صورتی هم که شاعر هستید، میتوانید اشعارتان را با نام خودتان در بخش نوشتار مهمان ایپیبلاگ منتشر کنید؛ برای این کار از بخش ارتباط با من و یا صفحات من در شبکههای اجتماعی مختلف استفاده کنید. و اگر هم بخواهید همین حالا کمی شعر بخوانید…
شعر سپید؛ غم زمستانی که میرود
چند خط شعر سپید؛ غرق در رویای من
چند خط شعر سپید / دلتنگ از دوری
شام آخر ؛ چند خط شعر برای شب یلدا
تصویر: نقاشی گرافیکی چشم.