برایم آشناست؛ برگردان شعری زیبا از دانته گابریل روزتی

You are currently viewing برایم آشناست؛ برگردان شعری زیبا از دانته گابریل روزتی

من پیش‌تر بوده‌ام اینجا
کِی و چطورش را نمی‌دانم اما
سبزه‌ی آن سوی در
عطری آشنا
نوای افسوس
و فانوس ساحل
برایم آشناست

تو پیش‌تر آنِ من بودی
کِی‌اش را نمی‌دانم
پرستو در اوج آسمان
و نگاه تو دنبال‌گر آن
رنگ می‌بازد آنگاه حجاب‌ چشمم
همه چیز سال‌هاست
برایم آشناست

گذشته‌ آیا چنین بوده است؟
و زمان اما شاید نگذشته
و چو زنده‌ایم
در ورای مرگ
می‌جوشد دوباره
عشق در وجودمان
و روز و شبمان غرق در شادمانی؟

بیشتر بخوانید:  جمعی است در آنجا که کسی نیست؛ برگردان شعری زیبا از لرد بایرون

برایم آشناست

برایم آشناست برگردان آزاد و همراه با تصرف شعری زیبا از دانته گابریل روزتی، شاعر و نقاش بریتانیایی است. این شعر زیبا برای اولین بار در سال ۱۸۶۳ میلادی در مجموعه اشعار دانته گابریل روزتی به چاپ رسیده است، البته گمان می‌رود که دانته گابریل روزتی این شعر را در سال ۱۸۵۳ یا ۱۸۵۴ نوشته باشد. شعر مذکور، تصویری زیبا و دلپذیر از آشناپنداری اتفاقات را به تصویر می‌کشد. امیدوارم از خواندن آن لذت برده باشید.

+ تصویر: نقاشی «Pia de’ Tolomei» اثری از دانته گابریل روزتی.

I have been here before,
But when or how I cannot tell:
I know the grass beyond the door,
The sweet keen smell,
The sighing sound, the lights around the shore.

You have been mine before, –
How long ago I may not know:
But just when at that swallow’s soar
Your neck turn’d so,
Some veil did fall, – I knew it all of yore.

Has this been thus before?
And shall not thus time’s eddying flight
Still with our lives our love restore
In death’s despite,
And day and night yield one delight once more?

Dante Gabriel Rossetti

دیدگاهتان را بنویسید