غم‌انگیزترین نوا، شیرین‌ترین نوا؛ برگردان شعری زیبا از امیلی دیکنسون

غم‌انگیزترین نوا، شیرین‌ترین نوا مجنون‌کننده‌ترین آوایی که فزونی می‌یابد پرندگان، می‌خوانندش در بهار در حوالی پایان شب‌های زیبا میان فروردین و اردی‌بهشت آن سرحد جادویی پیش از تردید آمدن تابستان…

۰ دیدگاه

نوشتار مهمان؛ برگردان اشعار منتخب بیکس محمد قادر به قلم زانا کردستانی

برگردان منتخبی از اشعار بیکس محمد قادر به قلم زانا کردستانی: در مراسم ختم تو، آنها که می‌آیند، بعضی‌هایشان می‌گریند و عده‌ای هم غمگین‌اند. پس تو تا زنده‌ای از رقص،…

۶ دیدگاه

این مرگ نبود! برگردان شعری زیبا و خواندنی از امیلی دیکنسون

این مرگ نبود، چراکه هنوز ایستاده‌ام و همه‌ی مردگان، بر زمین افتاده‌اند این شب نبود، زیرا همه‌ی ناقوس‌ها برای اعلام نیمروز به سخن آمده‌اند این زمستان نبود، چراکه بر تنم…

۰ دیدگاه