به بهانه درگذشت احمدرضا احمدی؛ مرا نکاوید، مرا بکارید…

You are currently viewing به بهانه درگذشت احمدرضا احمدی؛ مرا نکاوید، مرا بکارید…

کمتر از بیست سال سن داشتم که به پیشنهاد یکی از دوستانم برای اولین بار یکی از اشعار احمدرضا احمدی را خواندم. شعری زیبا و خواندنی که به مانند سایر اشعار و آثار او، حرف‌های زیادی برای گفتن داشت. این اولین برخورد من با اشعار احمدرضا احمدی بود که مرا با دنیای هنری اشعار او آشنا کرد. امروز وقتی که خبر درگذشت احمدرضا احمدی را شنیدم، بی‌اختیار به یاد همین شعر افتادم و دوباره آن را بازخوانی کردم:

مرا نکاوید
مرا بکارید
من اکنون بذری درستکار گشته‌ام
مرا بر الوارهای نور ببندید
از انگشتانم برای کودکان مداد رنگی بسازید
گوش‌هایم را بگذارید
تا در میان گلبرگ‌های صدا پاسداری کنند
چشمانم را گل‌میخ کنید
و بر هر دیواری
که در انتظار یادگاری کودکی‌ست بیاویزید
در سینه‌ام بذر مهر بپاشید
تا کودکان خسته از الفبا
در مرغزارهایم بازی کنند.

مرا نکاوید
واژه بودم
زنجیر کلمات گشتم
سخنی نوشتم که دیگران
با آرامش بخوانند
من اکنون بذری درستکار گشته‌ام
مرا بکارید
در زمینی استوار جایم دهید
نه در جنگلی که زیر سایه‌ی درختان معیوب باشم
جای من در کنار پنجره‌هاست.

بیشتر بخوانید:  ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود

شعری منتخب از احمدرضا احمدی

اگر شما هم از علاقه‌مندان به موج نو و شعرای معاصر ایران هستید، بدون شک نام احمدرضا احمدی را شنیده‌اید و آثار او را خوانده‌اید، اما اگر آشنایی چندانی با او ندارید، شاید بد نباشد که بدانید احمدرضا احمدی، شاعر، نویسنده و نقاش معاصر، زاده‌ی سال ۱۳۱۹ خورشیدی در شهر کرمان بود که از حدود ۲۰ سالگی تا پایان عمر در زمینه‌های مختلف ادبی فعالیت می‌کرد. او یکی از اعضای قدیمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز بوده است.

از این هنرمند معاصر ده‌ها اثر هنری در زمینه‌های شعر، رمان، نقاشی، شعر و قصه کودک، سینما و پویانمایی باقی مانده است که بسیاری از آن‌ها مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفته‌اند. آثاری که برای این هنرمند زبردست جوایز متعددی نظیر جایزه بیژن جلالی و نیز نامزدی برای دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن (مشهور به نوبل کوچک) را به ارمغان آورده‌اند.

احمدرضا احمدی پس از سال‌ها فعالیت در حوزه‌های مختلف هنری، امروز، ۲۰ تیر ۱۴۰۲ خورشید، در سن ۸۳ سالگی و بر اثر کهولت سن درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی…

این پست دارای 2 نظر است

  1. محمد رها

    خدا بیامرزدش
    نمیشناختمش.
    یک دوستی مرحوم پدرم داشت به اسم عطا احمدی تو سن و سال همین شاعر مرحوم. عطا عملگرا، فعال و اهل قلم هست. جبهه فکری مشابهی با پدرم داشت. اهل هیچ دسته و جناحی نبود و دنبال آبادانی روستاها با کاشت درخت، ساختن راه و مدرسه.
    الان دیگه خیلی پیر شده. البته برا ملت سرای سالمندان تو جاده کوهپایه کرمان ساخته.
    تشابه فامیلی باعث شد یاد اون بنده خدا بیفتم

    1. آرش

      امیدوارم آقای احمدی سال‌های سال زنده باشن و به فعالیت‌های خیرخوانه‌شون ادامه بدن.
      با اینکه تعداد کسایی که دست به خیر هست خیلی کم شده و افراد ریاکار بیشتر شدن، اا بودن همین افراد که با نیت خالص کار خیر انجام میدن قوت قلبی برای سایرینه…

دیدگاهتان را بنویسید