زیرِ نوری خاکستری بیرون آمد، ایستاد و برای لحظه‌ای کوتاه، حقیقت محضِ جهان را به نظاره نشست. سرمای بی‌رحمی که بر گیتی ناکام چنبره زده؛ تاریکی غیرقابل تحمل؛ کور سوی جاری خورشید؛ خلاء سیاه و نابودگر کائنات؛ و کمی آنسوتر، دو حیوان زخمی، همچون روباهی زمین‌گیر شده، در زیر پوست خود لرزان بودند. زمان و جهان و چشمانی عاریت گرفته شده، تنها برای اندوه…
حقیقت محضِ جهان از کورمک مک‌کارتی
«حقیقت محضِ جهان» برگردان آزاد و همراه با تصرف بخش کوتاه از کتاب جاده، اثر کورمک مک‌کارتی نویسنده‌ی شهیر امریکایی است. هرچند کورمک مک‌کارتی از سال ۱۹۶۵ به نویسندگی مشغول بود، اما آثار این داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس معاصر امریکایی تا سال‌ها چندان مورد توجه قرار نگرفت. نقطه‌ی عطف دوران نویسندگی کورمک مک‌کارتی اما نگارش کتاب نصف النهار خون یا سرخی شامگاهی در غرب بود که در سال ۱۹۸۵ او را به مخاطبان معرفی کرد. آغاز شهرت مک‌کارتی، با انتشار کتاب همه اسب‌های زیبا در سال ۱۹۹۲ بود. فیلم سینمایی اقتباسی از این کتاب در سال ۲۰۰۰ با بازی مت دیمون و پنلوپه کروز نیز اکران شد. جایی برای پیرمردها نیست نیز یکی دیگر از آثار سینمایی اقتباسی از کتاب‌های مک‌کارتی است که با کسب ۴ جایزه‌ی اسکار شهرت جهانی دارد.
از دیگر آثار مشهور کورمک مک‌کارتی می‌توان به جاده، مسافر، نگهبان باغ، شهرهای پَست، تقاطع و سه‌گانه‌ی مرز اشاره کرد. آثاری که برای او شهرت و جوایز متعددی از جمله جایزه پولیتزر (کتاب جاده) را به ارمغان آوردند. کورک مک‌کارتی، ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ (۱۳ ژوئن ۲۰۲۳)، کمتر از دو هفته پیش، در ۸۹ سالگی درگذشت.
He walked out in the gray light and stood and he saw for a brief moment the absolute truth of the world. The cold relentless circling of the intestate earth. Darkness implacable. The blind dogs of the sun in their running. The crushing black vacuum of the universe. And somewhere two hunted animals trembling like ground-foxes in their cover. Borrowed time and borrowed world and borrowed eyes with which to sorrow it.
Cormac McCarthy
