بالاخره شرلوک درونم با دیدن گوشهای از هندزفری یا همون آزاددست! (معادل فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای هندزفری!) بیسیم دانشجوها، موفق به کشف راز تقلب بچههای این کلاس شد. البته چون هندزفری به دست یکی از دانشجوهای خانم رسید، صبر کردم تا انتقال بعدی انجام بشه و در حین انتقال وارد عمل بشم. چند دقیقه بعد و با اتمام نوشتن نفر بعدی، مرحلهی جدیدی از انتقال هندزفری انجام شد و شرلوک درونم با حضور به موقع در صحنهی جرم، پرده از راز شیوهی تقلب این باند مخوف برداشت!
شیوهی کار این باند مشهور به این صورت بود که ابتدای جلسه، سرشاخهی این باند، از سؤالات عکس میگرفت و برای یکی از بستگانش (پسر عمهش) که کارشناس ارشد شیمی کاربردی بود، ارسال میکرد، بعدشم فرد مورد نظر، اول جوابها رو روی کاغذ مینوشت و براش میفرستاد. اگه وضعیت جلسهی امتحان به صورتی بود که میشد از روی نمایشگر گوشی جوابها رو نوشت که مینوشت و به بقیه انتقال میداد، اما اگه این طور نبود، با استفاده از هندزفری بیسیم، چهرهی پشت صحنهی این تقلبات، جوابها رو برای اونا میخوند و اعضای این تیم هم یکی یکی جوابها رو مینوشتن.
راز تقلب: بخش چهاردهم از داستان طنز روزی که شرلوک شدم
در نهایت، شرلوک درونم تونست با بررسی جوابهای دانشجوها و کنار هم گذاشتن شواهد و قرائن موجود، ۹ عضو این گروه رو شناسایی کنه. با اینکه روش تقلب اونا تا حدی خلاقانه و نوآورانه بود و چالشی برای شرلوک درونم شده بود، اما عدم برخورد با اونها هم اجحافی بود در حق مابقی دانشجوها. در نتیجه، با پیشنهاد دانشجوهایی که تقلب نکرده بودن، امتحان میانترم برای دانشجوهای متقلب در نظر گرفته نشد و اونا از هر نوع ارفاقی محروم شدن و در مقابل نمرات ارفاقی برای دانشجوهایی که تقلب نکرده بودن در نظر گرفته شد…
و اینگونه بود که یک بار دیگه شرلوک درونم به کمکم اومد و یه معمای دیگه رو حل کرد…
اوکی پس باند تقلب در کنار ایجاد یک سری رموز و علائم از تکنولوژی هم استفاده کرده بود.
یاد مناظره قالیباف افتادم که هندزفری تو گوشش بود و تبلت جلو دستش. الانم که رییس مجلس شده و هیچکی نمیدونه داره چکار میکنه؟ اصلا رییس مجلس شدن آدم صاف و صادق رو نمیطلبه!
بنظرم ازین گروه ۹ نفره در آینده حداقل ۶ سمت کلیدی در ارگانها و نهادها اشغال میشه. و اگر وارد بازار آزاد بشن جزو افراد متمول و بانفوذ میشن.
بقیه هم که تقلب نکردن دستشون بجایی بند نمیشه. یا اگرم شد در حد سرپرست یک مجموعه رشد میکنن و بالاتر نمیرن.
و یک سوال بپرسم: اون دانشجوهای متقلب در ترمهای بعدی دیگه درسی با شما برداشتن یا خیر؟
کاملا حق با شماست احتمالا در آینده در مدارج بالا همگی دیده میشن و بقیه به جای خاصی نمیرسن!
نه متاسفانه و دیگه با من درسی بر نداشتن.
در مورد خط آخرتون برخی ازین افراد کینه ای میشن و منو یاد ماجرای واقعی انداخت.
یک بنده خدایی از اقوام دورمون که پلیس مبارزه با مواد مخدر شده با افتخار تعریف میکرد زمان راهنمایی یک معلم داشتیم که یک روز بخاطر تقلب زد تو گوشم. تا اینکه چند وقت پیش سر یک چهارراه دیدمش تعقیبش کردم و یک تکه تریاک انداختم تو ماشینش. سر چهارراه بعدی آژیر زدم و اخطار دادم بایسته. ماشینش رو گشتم و زمانی به التماس افتاد گفتم منو یادت نمیاد من فلانی ام. خواستم بهت درس عبرتی بدم!
حالا برا شما همچین اتفاقی نمی افته. ولیکن همون دانشجوها اگر خدای ناکرده روزگاری کارتون تو اداراه یا ارگانی گیرشون بیفته زهرشونو میریزن…
در اینکه افراد کینهای همه جا هستن شکی نیست، ولی به هر حال منم به شخصه باید وظیفهای که دارم رو به درستی انجام بدم که حداقل توی همین کلاسی که من هستم حق کسی ضایع نشه. شاید بتونه کمکی باشه…
چه عالی کشفش کردین 😃
و برخوردتون با متقلبها هم انصافا خوب و حرفه ای بود
یادمه گاهی سر بعضی امتحانا، بچه ها خیلی راحت برگه جا به جا میکردن. اون موقع زیاد از تکنولوژی و موبایل و اینا کمک نمی گرفتن.
استاد یا نمیدید، یا بعضی استادا اگه میدیدن، اون فرد دانشجو رو با توهین از کلاس بیرون میکردن
ولی در کل خیلی از دانشگاهها هم شیوه تدریسشون اصلا خوب نیست. درسهایی هم که آموزش میدن همون منابع ۲۰-۳۰ سال پیشه و عملا کاربرد خاصی نداره. موافق تقلب نیستم، ولی خوب خیلی از موارد دیگه هم هست که لازمه اصلاح بشه تا تحصیلات نتیجه بخش باشه.
هرچند سرفصل ها رو وزارت علوم تعیین می کنه و معمولا هر چند سال یه بار هم بهروز میشه، ولی متاسفانه اکثر اساتید فقط یه محتوای خاص رو تدریس میکنن که اونم بر اساس منابع قدیمی هستن.
+ کشف تقلب هم یکی از موضوعات توی تدریس و تحصیل عادلانهس که باید دائما باهاش بهروز شد!
خیلی کیف کردم
باحال بود
کشفیات و متد شرلوک هولمز طورتون.
ولی در کل تقلب یه کار غیراخلاقیه و نمیدونم چطور شده به جور ارزش و کار خفن بین نسلهای جدید تر
ممنون از لطفتون و وقتی که برای مطالعه گذاشتین
از مشکلات اجتماعی مهم ما شاید همین تیبدیل شدن ضدهنجارها به هنجار باشه…