ای بخت
چو ماه
تغییرپذیری
گاهی به فزونی
آنی به افولی؛
زیستی نفرتانگیز
نخست ستمگر
و سپس مُسکن
ملعبه میکنی با اذهان روشن؛
فقر
و غنایت
چو یخ ذوبشان میکند جمله.
ای تقدیر، هیولاوار
و تهی
تو چرخ گردانی
تو بدنهادی
عاری از اطمینان
همواره جاری به سوی نیستی؛
ظلمت زده
و مستور
مرا نیز بیمار خواهی نمایی؛
کنون در این بازی
پشت خواهم کرد
به شرارت تو.
تقدیر علیه من
بر سلامتی
و فضیلتم
میتازد
و آوار میشود
تا ابد بَرده.
پس در این ساعت
بدون تأخیر
آخرین رشتهی لرزان را قطع میکنم؛
ز آنجا که تقدیر
بر قدرتم چیره است،
همگی با من اشک میریزند!
برگردان فارسی شعر ای بخت (O Fortune)
«ای بخت» برگردان آزاد و همراه با تصرف شعری زیبا، عمیق و مشهور از مجموعه اشعار کارمینا بورانا، از آثار کهن هنری ادبیات اروپا است که نسخهی خطی آن قرنها بعد از نگارش آن (قرن نوزدهم)، در آلمان پیدا شده است. کتاب کارمینا بورانا، مجموعهای از اشعار و نمایشنامهها است که در قرون یازده تا سیزده میلادی به رشتهی تحریر درآمدهاند.
اگرچه شعر ای بخت یکی از اشعار پرمفهوم موجود در مجموعه اشعار کارمینا بورانا است، اما عمده شهرت این شعر ناشی از قطعهی موسیقی ساخته شده به همین نام توسط کارل اورف، موسیقیدان شهیر آلمانی است. او با الهام گرفتن از این شعر، قطعهای به همین نام ساخت که شهرت جهانی دارد. این قطعه شعر که شکواییهای از بخت و تقدیر انسان است، نمایی زیبا و هنری را از این مفهوم بیان میکند.
O Fortune,
like the moon
you are changeable,
ever waxing
ever waning;
hateful life
first oppresses
and then soothes
playing with mental clarity;
poverty
and power
it melts them like ice.
Fate – monstrous
and empty,
you whirling wheel,
you are malevolent,
well-being is vain
and always fades to nothing,
shadowed
and veiled
you plague me too;
now through the game
I bring my bare back
to your villainy.
Fate is against me
in health
and virtue,
driven on
and weighted down,
always enslaved.
So at this hour
without delay
pluck the vibrating strings;
since Fate
strikes down the strong,
everyone weep with me!
+ با تشکر از دوست عزیزم الیشاع، بابت اشاره به قطعهی موسیقی ای بخت.
+ تصویر: بخشی از صفحهای که این شعر در کتاب کارمینا بورانا نوشته شده است.
ممنونم از لطفت آرش جان 🙂
شعر بسیار زیبایی هست و هیچ وقت قدیمی یا تکراری نمیشه
حکایت تلخ سرنوشته … 🌱
ممنون از لطف شما…
مابعدالطبیعه ارسطو رو دانلود کردم و مشغول خوندنشم. بهتر بگم شروعش کردم. مکاشفات منجر به خودشناسی که این بشر فیسلوف در ۲۳۰۰ سال پیش انجام داده شاید با علم امروز سازگاری نداشته باشه اما جهش و روشنگری که در عصر خودش ایجاد کرد قابل تقدیره.
معذرت میخوام فکر کنم کامنتم بیربط به موضوع باشه. خوابم گرفته و نیاز به استراحت دارم. بازم ببخشید…
ممنون از معرفی کتاب. ارسطو واقعا از زمان خودش خیلی جلوتر بوده و ذهن و اندیشهی خارقالعادهای داشته و آثارش بعد از گذشت قرنها، هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن داره.