در این راه غریب به کدامین سوی بروم
به هر سو راهی
به هر سو چاهیست
به راست بروم اگر
در عشق خواهم سوخت
به جلو بروم اگر
خطیر خواهد بود
به چپ بروم اگر
کامیاب نخواهم شد
باز گردم اگر به عقب
شرمگین خواهم بود
نه ضعیف، بلکه
از بوسه ثروتمند خواهم بود
وقتی میدانم اشکها خواهم ریخت
ماندن سختتر است
فرقی ندارد
چه به راست، چه به چپ
چه به جلو، چه به عقب
و حتی بازهم بمانم همینجا
بیتردید باید
تحمل کنم درد را
بدون کاهش
بدون کمک
درد مرا در خود
فرو خواهد انداخت
گرچه حس بیمارم
مرا به راه خواهد انداخت
آیا باید همه را ترک کنم
و به ریسمان عشق
چنگ بنیدازم
موقوف عشق؛ راه غریب
راه غریب برگردان آزاد و همراه با تصرف اولین بخش از شعر موقوف عشق، اثری از مری راث شاعر انگلیسی شهیر عصر رنسانس است. موقوف عشق در قالبی موسوم به تاج غزل (تاج سونت) سروده شده است. این قالب شعری مدلی خاص است که در برخی از آثار اروپاییان مشاهده میشود. تاج غزل به طور عمومی شامل سه غزل است که همگی موضوعی واحد دارند و هر یک از غزلها به جنبهای از آن میپردازند. در این قالب آخرین مصراع هر بخش، به عنوان اولین مصراع بخش بعدی مورد استفاده قرار میگیرد و در نهایت اولین مصراع نخستین غزل به عنوان آخرین مصراع آخرین غزل استفاده میشود. راه غریب برگردان فارسی اولین غزل شعر موقوف عشق است و دو غزل بعدی نیز در روزهای آینده منتشر خواهند شد.
In this strange labyrinth how shall I turn
Ways are on all sides, while the way I miss
If to the right hand, there, in love I burn
Let me go forward, therein danger is
If to the left, suspicion hinders bliss
Let me turn back, shame cries I ought return
Nor faint, though crosses with my fortune kiss
Stand still is harder, although sure to mourn
Thus let me take the right, or left hand way
Go forward, or stand still, or back retire
I must these doubts endure without allay
Or help, but travail find for my best hire
Yet that which most my troubled sense doth move
Is to leave all, and take the thread of Love
Lady Mary Wroth