چه بسیار بیدها
مجنون عشقت
همه لرزان و ریزان در نسیمی
که دارد عطر گیسوی کمندت
چه بسیار تاج و تخت پادشاهی
به خاک افتاد
مغلوب است و مقهور
به پای سلسله موی چو بندت
چه بسیار رازهای سر به مُهری
هویدا گشت
آشکار در چشم گیتی
به حکم مشکین موی بلندت
جهانی دلبسته و مسحور
به گیسوی پریشان کمندت
همه غرق خیال و فکر و رویا
به یاد موی مشکین بلندت
همی عطر گیسوی کمندت
مسیحاست
بربی جان جسم جهانی
که در عزلت خود جان و دمش داد
همی موی چو بندت
حلقهای افکند بر پای
نه راه رفتنی باقی مانده
نه از ماندن توان شِکوه کردن
همی مشکین گیسوی بلندت
به حسرت بنشانده
شام یلدا
دگر نام و نشانش نیست بر جا
جهانی دلبسته و مسحور
به گیسوی پریشان کمندت
همه غرق خیال و فکر و رویا
به یاد موی مشکین بلندت
گیسوی کمندت
+ تصویر: نقاشی «موی پریشان در باد» اثری از نقاش معاصر مجارستانی با نام مستعار هاوارد است.
اگر به مطالعهی ترانه علاقهمند هستید، میتوانید برای مشاهدهی سایر ترانههای من بخش ترانه را دنبال کنید؛ اگر هم خودتان ترانهسرا هستید، میتوانید با ارسال ترانهی خود از طریق مسیرهای ارتباطی موجود مثل فرم تماس با من و صفحات شخصی من در رسانههای اجتماعی، ترانه خود را در ایپیبلاگ منتشر کنید. مطالب ارسالی شما در بخش نوشتار مهمان، با نام خودتان در سایت منتشر خواهد شد.