نوشتار مهمان؛ برگردان ده شعر از صالح بیچار به قلم زانا کردستانی: بخش اول

You are currently viewing نوشتار مهمان؛ برگردان ده شعر از صالح بیچار به قلم زانا کردستانی: بخش اول

ده شعر از صالح بیچار: برگردان از زانا کردستانی، بخش اول:

چشم انتظاری،
دریایی‌ست…
که خشک نمی‌شود و از بین نمی‌رود
غروب است و چشم انتظار تو…
دلم می‌گوید که می‌آید،
دلم گواه می‌دهد…
در حالی که تردید و دو دلی از درون
نابودم می‌کند،
می‌ترساندم،
به گریه می‌اندازدم،
و آن تردید می‌گوید که نمی‌آیی…

تو اینجا نیستی،
همه چیز جای خودش است!
همان جا و
همان فصل و
همان شهر و
همان خیابان
اما من باز منم و
رهگذر همان راه‌ام،
اما دنیا عوض شده است…
این بار که تو اینجا نیستی…
من فقط تنهام!

هوا، بوی خوشی می‌دهد…
نکند، تو فراموش کردی
پنجره‌هایت را ببندی!

امشب روحم به سوی تو آمد
از من گریزان و
بسیار خسته و دردمند
پناهش بده، که تو پناهنده‌ای…
ملت تو عشق توست!

زمانی کە با هم هستیم
شک می‌کنم که بیدار هستم
چونکه بی‌تو هم باشم، مرده‌ام
تماشا دارد که بی‌تو زنده‌ام هنوز!

ده شعر از صالح بیچار؛ بخش اول

صالح بیچار شاعر، نویسنده و ترانه‌ سرای عراقی، در نخستین روز جولای ۱۹۶۷ میلادی در اقلیم کردستان کشور عراق دیده به جهان گشود. صالح بیچار که به سبب شغل کتاب‌فروشی با بسیاری از نویسندگان، شاعران و هنرمندان آشنایی داشت، به سرودن شعر علاقه‌مند شد و نخستین شعرش را در سال ۱۹۸۳ محلی در روزنامه‌ای محلی به چاپ رساند. پس از آن، وی به نگارش کتاب شعر پرداخت و تاکنون چهار کتاب از اشعار او به چاپ رسیده است. کتاب‌هایی که موجب شهرت بیشتر او شده‌اند و برخی از اشعار آن‌ها به زبان‌های عربی و انگلیسی و فارسی و… برگردان شده‌اند.

بیشتر بخوانید:  نوشتار مهمان؛ برگردان شعر «مادر» از دریا حلبچه‌ای به قلم زانا کردستانی

اشعار فوق سروده‌ی صالح بیچار به زبان کردی هستند که توسط زانا کردستانی به فارسی برگردان شده و به درخواست ایشان در ای‌پی‌بلاگ منتشر شده‌اند. اگر شما هم داستان، شعر و یا متنی دارید که دوست دارید با نام خودتان در ای‌پی‌بلاگ منتشر شود، متن و درخواست خود را از طریق صفحه‌ی ارتباط با من ارسال کنید تا در بخش نوشتار مهمان منتشر شود.

چاوەڕوانیی،
دەریایەکە…
وشک ناکات، لەبن نایە
خۆرئاوایە و چاوەڕێتم…
دڵ دەڵێ دێ،
ئەو پێیوایە…
کەچی گومان لە ناخەوە
دەمڕوخێنێ،
دەمترسێنێ،
دەمگریەنێ…
دەڵێ نایە!

تۆ لێرە نیت
هەموو شت لە جێی خۆیەتی
هەمان شوێن و
هەمان وەرز و
هەر ئەو شارە و
هەمان شەقام
من هەر منم و
هەر ڕێبواری هەمان ڕێگام؛
بەڵام دونیاکە گۆڕاوە..
ئەمجارەیان، تۆ لێرە نیت..
من بە تەنیام!

هەوا، بۆنخۆشه…
ڕەنگە، تۆ بیرتچووبێت
پەنجەرەکەت دابخەیت!

ئەمشەو ڕۆحم هاتۆتە لات
لە من یاخی و
زۆر شەکەت و سەرەڕۆیە
داڵدەی بدە، پەنابەری…
مەملەکەتی عیشقی تۆیە!

ئەو کاتانەی پێکەوەین
گوماندەکەم لە چاوم
کە بێ تۆشبم، بێ گیانم
سەیرە، لە دوورییت ماوم!

ساڵح بێچار

دیدگاهتان را بنویسید