نوروزنامه؛ بخش چهارم: تفأل به دیوان شمس تبریزی

You are currently viewing نوروزنامه؛ بخش چهارم: تفأل به دیوان شمس تبریزی

با اینکه در سال‌ها و قرن‌های اخیر تفأل به حافظ جزئی جدایی‌ناپذیر از رسومات نوروزی و ایرانی بوده و هست، اما بنا بر روایات تاریخی موجود، رسم تفأل در تاریخ ایران به سال‌ها قبل از نگارش دیوان حافظ برمی‌گردد. بهاءالدین خرمشاهی در جلد سوم کتاب دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی اشاره کرده‌ که در منابعی نظیر لُبابُ الْاَلباب، نَفَحاتُ الْاُنس و مَفتوحُ الْقُلوب، از تفأل به متونی دیگری مانند دیوان کبیر (دیوان شمس تبریزی) مولوی یاد شده است و پیش از اینکه فال حافظ راه خود را به رسوم ایرانیان باز کند، دیوان شمس تبریزی در کنار برخی آثار دیگر نظیر دیوان جامی منبعی برای تفأل بوده است.

تفأل به دیوان شمس تبریزی

به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲ و نوروز، تصمیم گرفتم که مانند چند سال گذشته تفألی به دیوان شمس بزنم و آن را از طریق نورونامه با شما به اشتراک بگذارم:

می‌رسد ای جان باد بهاری
تا سوی گلشن دست برآری

سبزه و سوسن لاله و سنبل
گفت بروید هر چه بکاری

غنچه و گل‌ها مغفرت آمد
تا ننماید زشتی خاری

رفعت آمد سرو سهی را
یافت عزیزی از پس خواری

روح درآید در همه گلشن
کب نماید روح سپاری

خوبی گلشن ز آب فزاید
سخت مبارک آمد یاری

کرد پیامی برگ به میوه
زود بیایی گوش نخاری

شاه ثمارست آن عنب خوش
زانک درختش داشت نزاری

در دی شهوت چند بماند
باغ دل ما حبس و حصاری

راه ز دل جو ماه ز جان جو
خاک چه دارد غیر غباری

خیز بشو رو لیک به آبی
کرد گل را خوب عذاری

گفت به ریحان شاخ شکوفه
در ره ما نه هر چه که داری

بلبل مرغان گفت به بستان
دام شما راییم شکاری

لابه کند گل رحمت حق را
بر ما دی را برنگماری

گوید یزدان شیره ز میوه
کی به کف آید تا نفشاری

غم مخور از دی وز غز و غارت
وز در من بین کارگزاری

شکر و ستایش ذوق و فزایش
رو ننماید جز که به زاری

عمر ببخشم بی‌ز شمارت
گر بستانم عمر شماری

باده ببخشم بی‌ز خمارت
گر بستانم خمر خماری

چند نگاران دارد دانش
کاغذها را چند نگاری

از تو سیه شد چهره کاغذ
چونک بخوانی خط نهاری

دود رها کن نور نگر تو
از مه جانان در شب تاری

بس کن و بس کن ز اسب فرود آ
تا که کند او شاه سواری

 

«تفأل به دیوان شمس تبریزی» چهارمین بخش از مجموعه نوشتارهای مهمان «نوروزنامه» است. نوروزنامه مجموعه‌ای از نوشتارهای کوتاه به قلم دوستان حقیقی و مجازی من است که به درخواست بنده و با لطف آن‌ها به رشته‌ی تحریر درآمده است.

نوشته‌ی فوق به قلم دوست خوبم «ز. ن» است.

این پست دارای 2 نظر است

  1. محمد رها

    آفرین چه جالب که شاعر باهاشون همکاری داشته و شعر مرتبط با باغ ، چمن و سبزه آورده. من که ازین شانسها ندارم مثلا قدیما گه گداری که تفال به حافظ میزدم فرضا ببینم مشکل کاری یا مالی حل میشه حافظ خودش رو میزد به کوچه علی چپ و ازین حرفا که با روزگار خوب باش و خبرای خوشی بهت میرسه. خلاصش اینکه شفاف نمیرفت سر اصل موضوع و یک پیچی تو کار مینداخت.
    راستی برا ارسال متن نوروزنامه بایست از کانال تماس با من اقدام کنم؟

    1. آرش

      گاهی شاعر با تفال زننده همراهی می‌کنه اما منم مثل شما هستم و خیلی حافظ باهام رابطه خوبی نداره…
      ببخشید تاخیر در پاسخگویی و ممنون بابت ارسال مطلب.

دیدگاهتان را بنویسید