نوروزنامه؛ بخش پنجم: رازهایی از تخت جمشید

You are currently viewing نوروزنامه؛ بخش پنجم: رازهایی از تخت جمشید

نقوش تخت جمشید جدای از شگفتی‌های وادارگر به تحسین هر هنردوست تماشاچی از هر ملیتی، در دل خود رازهایی دارند.

برای تندیس‌های ۳ بعدی نظیر سرستون‌های دوسر با اشکال انسان، شیر، گاو و عقاب یا نیمه ۳ بعدی مانند لاماسوهای حک شده بر دروازه ملل یا حجاری‌های ۲ بعدی نظیر هدیه آورندگان نوروزی جمعا ۱۲۳ نفر در قسمت غربی پلکان شمالی آپادانا برای داریوش شاه (و نقش مشابه هدیه آورندگان ۲۳ قومیت در بخش جنوبی پلکان شرقی آپادانا برای خشایارشا) یا نقش شیر گاوشکن و یا نقش نبرد شیر و شاه (در کاخ تچر) و یا حاملان تخت شاهی (داریوش) و یا نیزه داران پارسی و کمانداران و حاجبان همه در واقع نمایی ظرافت‌های خاص خود را دارند.

با آنکه در طرحواره ها گل‌های یاس و نیلوفر یا درختان سرو و نخل متناسب با سایر پیکره‌های انسان و حیوانات نیستند لااقل همترازی قد و تناسب اندام سربازان و اشیاء رعایت شده. حتی علت بلندقد بودن نقش شاه (یا جانشین) در قیاس با سایرین نمایش بزرگی و منزلت و راهی برای تمایز وی بوده است.

آنانکه با سنگ و قلمزنی آشنایند بهتر می‌دانند که زمان حک پشم قوچ‌های آشوریان بین النهرین و برگ‌های ریز درخت سرو کنار قوچ‌ها هنرمندی به اوج ظرافت رسیده. البته تنها این مثل حکایت رنج و عشق مردمان باستان در خلق هنر تراش سختی‌ها نیست چرا که حتی به نمایش گوشواره در میان پیچش موهای مجعد سر و ریش سربازان گارد جاویدان توجه شده.

بیشتر بخوانید:  نوروزنامه؛ بخش چهارم: تفأل به دیوان شمس تبریزی

نگاهی به رازهایی از تخت جمشید

تا بدینجا که سخن بدرازا کشیده هدف معرفی نقش نیلوپر (گُلپری از رنگ نیل) بعنوان مظهر نباتی مورد تقدیس بعنوان جزء ناچیز از کل مجموعه ۴ هکتاری می‌باشد. بجز نقوش سرو (نماد سبزی و خرمی سال) که در حجاری پلکان‌های شرقی و شمالی آپادانا بعنوان جداکننده اقوام ۲۳ گانه امپراطوری پارس است، گل نیلوپر نیز در ۳ طرح ۸ پره، ۱۶ پره و ۱۲ پره در دیوارها و پلکان‌ها بعنوان جدا کننده ترسیم گردیده و بطور خاص خودنمایی می‌کند. (در باور مزدیسیان گل نیلوپر حکایت مردمانیست که در دل باتلاق و مرداب رشد نموده و سرآخر شکوفا می‌گردند.)

بیایید از منظر مهندسی در جزئیات خیره شویم؛ عدم رعایت آرایه و نامتشابه بودن انحنا گلبرگ‌ها در دو گل مجاور نیلوفر (معرب نیلوپر) به ما می‌گوید آن زمان نه قالبی بوده و نه دستگاهی دقیق تا بتواند کمک دست حجار باشد و سنگتراش در این ممارست تکراری گل به گل خلق اثر می‌نموده است. شاید از خود بپرسید کدام ترسیم یا بهتر بگویم تقسیم دشوارتر و غالبتر بوده؟ پاسخ آنست که گل ۱۲ پر! هرچند تراش دوایر محدب و مقعر متحد المرکز آسان نیست و در دلش رموزی دارد لکن خلق زاویه ۳۰ درجه بدون دانستن مثلثات امکانپذیر نیست.

«رازهایی از تخت جمشید» پنجمین بخش از مجموعه نوشتارهای مهمان «نوروزنامه» است. نوروزنامه مجموعه‌ای از نوشتارهای کوتاه به قلم دوستان حقیقی و مجازی من است که به درخواست بنده و با لطف آن‌ها به رشته‌ی تحریر درآمده است.

نوشته‌ی فوق به قلم دوست خوبم «محمد رها» است (نشانی وبلاگ).

 

این پست دارای 7 نظر است

  1. محمد رها

    درود
    چند روزی هست که خبری ندادید. احتمالا گرفتاری کاری زیاد شده. هرکجا هستید شاد و پیروز باشید.

    1. آرش

      سلام
      متاسفانه چند روز اخیر کمی کارا گره خورده و فرصت برای اومدن به اینجا کم شده. از احوال پرسی شما خیلی خیلی سپاسگزارم.
      امیدوارم روزای آینده گره کارا باز بشه که فرصت بیشتری برای نوشتن و خوندن داشته باشم.
      بازم از لطف شما ممنونم.

  2. الیشاع

    سلام، متن زیبا و پرباری بود. به اطلاعاتم اضافه شد. سپاس از شما آرش جان و محمد رهای عزیز

    1. آرش

      نوشتارهای آقای محمد رها همیشه خوندنی و پربار هستن.

  3. لیمو

    چقدر قشنگ بود. چند ماه پیش یکی از همین سر ستونها رو پیج موزه لوور پست کرده بود. نمیدونستم گریه کنم یا بخندم :))

    1. آرش

      بله، متأسفانه خیلی از آثار تاریخی ما در کشورهای خارجی هستن. با این حال، هر جا هم که باشن بخشی از فرهنگ و تاریخ ما هستن.

دیدگاهتان را بنویسید