شعر سپید؛ بی‌کالبد

You are currently viewing شعر سپید؛ بی‌کالبد

عاقبت
چون که شوی
بی‌کالبد
روزگاران
بنهی چون تاجی
بر سر و
صد کاخ را
شوی مَلِک
حُکم عالم کنی
و شاهِ جهان
غایتت
دور نباشد از دگران

زیر خاکند
هزاران تن و جان
سبز
از تن
مرغزاران فراخ
فرخند
از رخِ گلگون
هزاران لاله‌زار
جویباران
جاریند
بر خاکِ پاک

شاد
پر غم
تک سوار
عاقبت
خالی ز کالبد
زیر خاک
سالیان بی‌نهایت
تاجی از خاک
شاهِ شاهان
ملکِ مانا

عاقبت
چون که شوی
بی‌کالبد
خانه‌ای کو
سر نهی
بر خاکسار
منتظر کو
بگذری
از راهیان
زنده‌ای کو
زیر خاک
لبخند زنان…

بیشتر بخوانید:  باز بهار در راه است

شعر سپید بی‌کالبد

بی‌کالبد شعری سپید است که با الهام‌گیری از یکی از رباعیات زیبای حکیم خیام نیشابوری نوشته شده است. امیدوارم از خواندن آن لذت برده باشید.

چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و بجام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
خیام

اگر شما از علاقه‌مندان به شعر سپید هستید، می‌توانید دسته‌ی شعر سپید ای‌پی‌بلاگ را دنبال کنید. در صورتی هم که خود شاعر هستید، می‌توانید اشعارتان را با نام خودتان در بخش نوشتار مهمان ای‌پی‌بلاگ منتشر کنید؛ برای این کار از بخش ارتباط با من و یا صفحات من در شبکه‌های اجتماعی مختلف استفاده کنید.

بیشتر بخوانید:  خیام و من؛ جهانی فراتر از زمان با جرعه‌ای از شعر ماورایی او

+ تصویر: یکی از نقاشی‌های مجموعه‌ی «کلک مدوسا» یا «قایق الواری مدوسا» اثری از مارتین کیپنبرگر نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس معاصر آلمانی است.

دیدگاهتان را بنویسید