عاشقی کردن یعنی آسیبپذیر بودن. عاشق هر چه که باشی، قلبت در هم میریزد و احتمالاً شکسته نیز خواهد شد. اگر میخواهی هیچگاه به قلبت آسیبی نرسد، نباید قلبت را به هیچکس و هیچ چیز بدهی، حتی یک حیوان. قلبت را در حصار سرگرمیها و تجملات قرار بده، از هر گونه تعامل دوری کن و آن را قفس یا تابوت خودخواهیت به زنجیر بکش. اما در آن تابوتِ امن، تاریک، بیاحساس و بیهوا، قلبت تغییر خواهد کرد. قلبت دیگر نمیشکند، اما ناشکستنی، نفوذ ناپذیر و آزاد نشدنی میشود، برای عاشقی کردن باید آسیبپذیر بود…
عاشقی کردن از سی. اس. لوئیس
«عاشقی کردن»، برگردان آزاد و همراه با تصرف نوشتاری کوتاه از کلایو استیپلز لوئیس مشهور به سی. اس. لوئیس است. سی. اس. لوئیس یکی از شهرترین و پرطرفدارترین نویسندگان ایرلند است که عمده شهرتش را مدیون مجموعهی داستانی سرگذشت نارنیا یا همان ماجراهای نارنیا است. با این حال آثار لوئیس تنها به سرگذشت نارنیا خلاصه نمی شود و کتابهای بسیاری از او بر جای مانده است. چهار عشق، از سیاره خاموش، همچون سفر به زهره و آنقدر زشت برخی دیگر از آثار مشهور او هستند.
نوشتار عاشق کردن که در بالا آورده شده است، برگردان بخشی از کتاب چهار عشق اثر سی. اس. لوئیس است.
To love at all is to be vulnerable. Love anything and your heart will be wrung and possibly broken. If you want to make sure of keeping it intact you must give it to no one, not even an animal. Wrap it carefully round with hobbies and little luxuries; avoid all entanglements. Lock it up safe in the casket or coffin of your selfishness. But in that casket, safe, dark, motionless, airless, it will change. It will not be broken; it will become unbreakable, impenetrable, irredeemable. To love is to be vulnerable.
― C.S. Lewis, The Four Loves