گلدانی زنده؛ برگردان شعری زیبا از آناستازیا تیلور لیند درباره‌ی جنگ

You are currently viewing گلدانی زنده؛ برگردان شعری زیبا از آناستازیا تیلور لیند درباره‌ی جنگ

تو آموختی‌ام به ایام جنگ این حقه
که بجویم گلدانی زنده
در پنجره‌های خیابانی که
اکثرش خاکی است و شکسته

لیک شمعدانی خضرا
و گل گندمیِ زیبا
دلیلی است از زندگی
برای آن که می‌دهد آبِ گل‌ها

خانه‌های خیابان رها گشته
خطوط ارتباط از هم پاشیده
در هم شکسته شاخساران
در میان خیابان‌ها ریخته

نه آوایی می‌رسد به گوش
نه در دورست نوای فلزکاری می‌شود مغشوش
نه ماشینی، نه کودکان بازیگوش
برگ‌ها آوای سپید می‌کنند خروش

گویی هر روز آدینه است اینجا…
سگان ولگرد و پرستوها…
و نوای آرام گلوله‌باران‌ها…

گلدانی زنده از آناستازیا تیلور لیند

«گلدانی زنده» برگردان آزاد و همراه با تصرف شعری زیبا از آناستازیا تیلور لیند، شاعر و عکاس خبری انگلیسی-سوئدی است. آناستازیا تیلور لیند عکاس خبرنگار مشهوری است که در حوزه‌های زنان، جامعه و جنگ خبرنگاری می‌کند. او که در دوران خبرنگاری خود سابقه‌ی زندگی در شهرهای دمشق، بیروت و کی‌‌یف را دارد، با اکثر خبرگزاری‌های بزرگ جهان همکاری داشته و دارد.

شعر «گلدانی زنده» یکی از اشعار منتشر شده در کتاب «یک زبان» اثری از آناستازیا تیلور لیند است. یک زبان در واقع فراتر از یک کتاب شعر است و آناستازیا تیلور لیند در این کتاب ضمن سرایش شعر، به نگارش خاطرات، تجربیات و گزارش‌های خود از مناطق جنگی و نیز سایر محل‌هایی که برای تهیه خبر به آن‌ها سفر کرده است پرداخته و در کنار متون، مجموعه‌ای از عکس‌های خبری مرتبط با آن‌ها را نیز آورده است. تصاویر، اشعار و نوشتارهایی که منجر به نمایش تصویری واضح‌تر از سیاهی جنگ در کشورهای مختلف شده است.

بیشتر بخوانید:  رقص در بیشه‌زار؛ برگردان شعری مشترک از مرلین هکر و کارتیکا نِیر

You teach me this wartime trick –
to look for living pot plants
in the windows on Kievska Avenue.
Most are crisped and brown.

But one green geranium
and a succulent spider plant
offer proof of life
for the person who waters them.

Whole apartment blocks are abandoned.
Collapsed telephone lines,
blown-up branches
litter the road.

No voices,
no tinkering metalwork in the distance,
no buses, no playing children.
Leaves rustle white noise.

You say, It’s like Sunday every day.
Stray dogs and swallows,
and the soft thud of shelling.

Anastasia Taylor-Lind

دیدگاهتان را بنویسید