چند وقتی میشه تصمیم گرفتم متفاوتتر از قبل بنویسم. اما هنوز دقیقاً نمیدونم که چه تفاوتی میخوام ایجاد کنم و چه تغییری در رویهی نوشتن داشته باشم! درسته که من غیر از ایپیبلاگ گاهی برای خودم هم مینویسم و هیچوقت منتشرشون نمیکنم، اما انگار اون نوشتنها دیگه کفایت نمیکنه و حالا میخوام کمی تا قسمتی بیشتر وبلاگنویسی کنم.
داستان، شعر، ترانه و البته ترجمهی همین موارد از بزرگان رو همیشه دوست داشتم و دارم، اما این مدت خیلی بیشتر از حالت عادی توی این موارد غرق شدم! شاید لازم باشه تا حدودی از این وضعیت دور بشم و چیزای دیگهای بنویسم. گاهی از خودم، گاهی از زندگی، گاهی از اتفاقات و گاهی هم از کارهایی که میکنم، سریالهایی که میبینم و کتابهایی که میخونم.
نوشتن از ابعاد دیگهی زندگی همیشه جزئی از داستانی که اینجا روایت میشه بوده و هست، اما توی این مدت اخیر یه مقداری کمرنگ شده، شاید لازم باشه پررنگ بشه! شاید هم اصلاً به یه سبک و سیاق دیگه بنویسم! هنوز درست نمیدونم که چی تو ذهنم میگذره اما میدونم که باید یه تفاوتی ایجاد کنم.
متفاوتتر از قبل، صریحتر و واقعیتر از همیشه
حالا که تصمیم گرفتم متفاوتتر از قبل بنویسم، شاید بتونم توی نوشتههام به خودم نزدیکتر بشم، نزدیکتر به من! شاید هیچوقت گوشی برای شنیدنِ حرفای من نبوده و شاید هم هیچوقت نباشه، ولی میتونم حداقل برای خودم، واقعیتر از قبل و صریحتر از قبل بنویسم! هرچند که وقتی پای نوشتن به وسط میاد، کار گره میخوره و اون چیزی که نوشته میشه با اون چیزی که باید نوشته بشه فرق داره! یه کمی مرموزتر و یه کمی کناییتر!
به هر حال، حالا وقت نوشتنه و این روزا زندگی فرصتی رو برام فراهم کرده که بتونم بیشتر از قبل بنویسم، همین خودش غنیمتیه و میخوام از اون بهترین بهره رو ببرم. بیشتر بنویسم، متفاوتتر از قبل بنویسم و به خودم توی نوشتههام نزدیکتر بشم…
+ تصویر: نقاشی «من در آینه» اثری از فاتاکورن ونگپراپینکول (Phattakorn Vongprapinkul) نقاش معاصر تایلندی.